جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
حصری که باید تمام شود

تاريخ انتشار : 11/1/2014



 مهران محمدی فشاركی

ویژۀ رسام؛

به نظر می رسد رهبران جمهوری اسلامی از حوادث سال 88 منافعی عایدشان می شود که تا حالا نخست وزیر و رئیس مجلس سابقش را پنج سالی در حصر نگه داشته اند و هر کس هم پا در میانی کرده و ریشی گرو گذاشته تا این فتنه ! را بخواباند را با انگ و ننگی رانده اند وهر واسطه ای را با عناوین فتنه گر و فتنه جو وساکتین فتنه از میدان به در کرده اند.

اينان گویا هیچ با خود نیندیشیده اند که میانجیگری نشانه دشمن بودن و یا در خط دشمنان نیست ومی توان از باب خیر خواهی وکاهش کدورتها که نتیجه ای جز کینه ورزی و دشمنی در بر ندارد را در نظر گرفت اما همانطور که اشاره شد بنظر می رسد نان بعضی ها در همین محصور کردن ها و فتنه فتنه گفتن هاست !

هر جا جمهوری اسلامی به مشکل اقتصادی یا سیاسی و فرهنگی بر خورد می کند دوباره پای فتنه و فتنه گرها به میان می آید و هر رطب و یابسی را با حوادث سال 88 و این سه نفرگره می زنند. هنوز به یاد داریم که فرمانده ناجا بعد از حوادث سال 88 طی مصاحبه ای اعلام کرد مشکل ترافیک و تصادفات این سال به فتنه 88 مربوط است وگویی در این مملکت همه چیز گل و بلبل بود و به یک باره درسال 88 همه چیز متزلزل شد ! وبه قول ظریفی می گفت خوب است تاریخ جمهوری اسلامی را از سال 88 محاسبه کنند یعنی( قبل از فتنه 88 و بعد از فتنه 88 ) و حساب نمی کنند.

اتفاق رخ داده گره ای بود که به راحتی با دندان قابل باز شدن بود اما با بی تدبیری آقایان حالا با دندان هم براحتی باز نمی شود، از یک سو حاکمیت مانده که با این سه نفر چه بکند؛ اگر آزادشان کند که فردا دوست و دشمن در بوق و کرنا می کنند که جمهوری اسلامی مجبوربه عقب نشینی شد وحصر محصورین نتیجه نداد و اگر آزادشان نکند تا کی و چه زمان این استخوان در گلو باقی بماند و اگر یکی از این محصورین در حصر از دنیا برود عکس العمل مردم و کشورها و نهادهای بین المللی چیست ؟

بنابراین با خود اندیشیده اند بهترین راه برای نجات از این حصرغیر قانونی و استخوان در گلو پروژه توبه نویسی است تا هم نظام و مسئولان آن از زیر بار افکار عمومی رها شوند و هم برگ برنده ای به نام توبه نامه از اینها در دست داشته باشند تا بعدها بتوانند بابرگ برنده ای به نام حکم حکومتی و با عنایت و یژه و رافت اسلامی حصررا ملغی کنند.

اما بنظر می رسد رهبران جمهوری اسلامی نخواسته اند زوایای دیگر این سناریوی نخ نما شده را باورکنند.

اول : هر دعوایی دو سر دارد و اگر بناست کسی توبه کند نام دیگران هم در این میان باید باشد که البته هر گز این مساله اتفاق نیفتاد و بنا هم نیست اتفاق بیفتد.

دوم : آنکه به کسی می گویند توبه کن که قبول کرده خطایی از او سر زده و یا گناهی مرتکب شده باشد در صورتیکه آقایان موسوی و کروبی خود را طلب کار و محق و معتقد به تقلب در انتخابات هم می دانند.

سوم :  اگر قرار بر نوشتن توبه نامه از طرف این عزیزان بود در همان روزها و ماه های نخست حصر که با بگیر و ببندهای نادرست عده کثیری از معترضین بی گناه را دستگیرکردند وفرو کش کردن آتش و حرارت تجمعات و اعتراضات دست به این اقدام می زدند نه اینکه پس از پنج سال حصر و محرومیت که با هر رنج وسختی و بیماری بود عادت کرده اند این تقاضا بیان شود

چهارم : حاکمان نظام جمهوری اسلامی بهتر می دانند طبق اصول بیستم وسی و دوم و سی و سوم وسی و ششم وسی ونهم قانون اساسی حصرآقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد غیر قانونی بوده و طبق اصل 171قانون اساسی باید از آنها اعاده حیثیت شود حال انتظار نوشتن توبه نامه از این مدعیان حقوق از دست رفته را چگونه ارزیابی می کنند الله اعلم .

پنجم: مسئولان و حاکمان جمهوری اسلامی که به غایت انسانهای با سیاست و تدبیری هستند باید از گذشته نه چندان دور و حصر فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری عبرت گرفته باشند که آن پیرمرد سالخورده حسرت و آه یک کلمه بخشش و عفو را بر دل آنها گذاشت و زمانی که سوال شد آقا حصر به شما سخت می گذرد یا خیر فرمود ه بود: این حصر فرصتی شد برای اینکه بهتر و بیشتر بتوانم به کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی ام رسیدگی کنم !

خوب است یاد آورشویم که جمهوری اسلامی بناست الگویی در جهان باشد تا دیگران نیز از شیوه اسلامی آن درس گرفته و خودشان را با کشور ما همراه کنند و کشوری که بناست ام القرای جهان اسلام باشد باید با شیوه مادرانه رفتار کند نه اینکه احساس شود نامادری به تخت حاکمیت نشسته است .

شیوه عفو و گذشت شیوه ای مادرانه و روش کش دادن کینه ها و نفرتها شیوه ای نامادرانه و الگویی نامناسب برای جمهوری اسلامی است به همین جهت مناسب است با یاد آوری شیوه امیر المومنین با دشمنانش در جنگ جمل که در ذیل به آن اشاره می شود مسئولان جمهوری اسلامی را هشدار دهیم تا به دور از روشها ی نادرست و غیر عقلایی از رفتار امیر المومنین درس گرفته و بدانند ادامه این رفتارها علاوه بر پایه گزاری یک سنت غلط می تواند فرصتها را سوزانده و خیلی زود دیرشود.

درکتاب درسهایی از نهج البلاغه آیت الله منتظری جلد سوم ذیل خطبه 73 به موضوع مروان بن حکم اشاره می کند که مروان یکی از مشاوران و کارگزاران عثمان بود که پس از کشته شدن عثمان به جمع طلحه و زبیر وعایشه پیوست و جنگ جمل را علیه امیر المومنین به راه انداختند وقتی حضرت علی در این جنگ پیروز میدان شد و مروان به اسارت در آمد با تمام شیطنتها و خونریزیهایی که اصحاب جمل ومروان بن حکم به پا کرده بودند پس از اسارت مروان به امام حسن و امام حسین متوسل شد و از آنها خواست تا پیش امیر المومنین برای آزادیش شفاعت کنند و حسنین نیز پس از شفاعت نزد حضرت امیر المومنین وی را بدون هیچ قید و بندی بلافاصله آزاد کرد! 


* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.