جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
حقیقت پنهان؛ قسمت دوم

تاريخ انتشار : 1/30/2015




مجید خیامی

ویژۀ رسام؛


در نوشتار سابق از رشته مقالات حقیقت پنهان، به آنچه جمهوری اسلامی را به رویارویی با بیت آیت الله العظمی سید صادق شیرازی واداشته است پرداختیم. در این نوشتار به بخش دیگری از ماهیت حقیقی این فتنه انگیزی ها بر علیه جریان های شیعی خواهیم پرداخت.
شیرازی ها تنها نیستند؟
نخستین پرسش مطرح در این نوشتار آنستکه در میان جریانها مذهبی موجود در صحنه آیا فقط این شیرازی ها هستند که هدف برخورد قهرآمیز حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته اند؟ پیگیری واقعیات تاریخی در این باب گویای این حقیقت است که آیت الله سید صادق شیرازی وجریانی که وی رهبری می کند، تنها جریان مذهبی نیست که مورد بی مهری وخشونت ورزی جمهوری اسلامی قرار گرفته است. آیات عظام شریعتمداری، شبیری خاقانی، طباطبایی قمی، روحانی، خوانساری، منتظری ودر نهایت سید محمد شیرازی حلقه های مرتبط زنجیرۀ برخوردها با روحانیت شیعه منتقد هستند.
آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری را باید نخستین مرجعی دانست که با تشکیک در ماهیت حقیقی انقلاب وافشاگری دربارۀ شیوۀ اقتدارگرایانۀ آیت الله خمینی در زمامداری بهای سنگینی را پرداخت. پس از آنکه مراجع تقلید شیعه عرصه  موجود برای حفظ استقلال وفعالیت اجتماعی مستقل در سایۀ گفتمان "ولایت مطلقۀ فقیه" تنگ وتیره یافتند، یکی از پس دیگری به اپوزسیون مذهبی جمهوری اسلامی بدل شدند وبه صف منتقدان آیت الله خمینی وپس از او آیت الله خمینی پیوستند. در این مسیر حتی برخی شاگردان سابق آیت الله خمینی به صف معترضان به عملکرد نظام پیوستند. آیت الله صانعی را باید یکی برجسته ترین مراجع این جریان دانست.
اشاره وتأکید بر این واقعیت تاریخی از این حیث حائز اهمیت است که جمهوری اسلامی وماشین رسانه ای نظام طی دو سال گذشته چنان تصویر کرده است که گویی جریان شیرازی ها، جریانی نوظهور ویگانه گرایش مذهبی موجود است که وارد میدان نقد مذهبی با مبانی نظری وعملی جمهوری اسلامی شده است. این تصویر پردازی هدفمند در حقیقت برخورد با بیت شیرازی تحت عنوان پدیده ای نوظهور وشاذ در جهان تشیع را تسهیل وتسریع می کند.
واقعیت موجود در جامعۀ مذهبی کشور این است که در نتیجۀ مخالفت مذهبیون با اصول نظری انقلاب، از مشروعیت قیام در عصر غیبت گرفته تا ولایت مطلقۀ فقیه، رکن مشروعیت مذهبی نظام  مخدوش و دچار خلل شده است. جمهوری اسلامی با تحریف این حقیقت انکارناپذیر تاریخی که نخستین پیشگامان نقدش مذهبیون وبزرگان حوزه بوده اند، تلاش می کند تا  بر این واقعیت جاری در متن جامعۀ مذهبی کشور سرپوش بگذارد.
کوتاه سخن اینکه مسیری که آیت الله سید صادق شیرازی در آن پای نهاده است نه پدیده ای نوظهور ونه بیگانه از فضای عمومی تشیع بلکه تدوام مسیری است که بزرگان حوزه ومرجعیت شیعه آنرا آغاز وپای در راهش نهادند.
نگاهی دیگر به انگیزه های برخورد
همانطورکه پیشتر هم گفته شد، نگاهی به طیفهای مختلف مذهبی که مورد غضب ارباب قدرت جمهوری اسلامی واقع شده اند نشان می دهد، نشان می دهد که از روشنفکرین تا سنی ترین طیفهای روحانیت در میان منتقدان ومعترضان مذهبی نظام قرار دارند. اما ناگفته پیداست که نظام در برخورد با هیچ یک از منتقدان خود به اندازۀ آیت الله سید صادق شیرازی به ابزار ترور شخصیت توسل نجسته است.
ماشین تبلیغاتی نظام از تمامی ابزارهای موجود برای تخریب شخصیت این مرجع طراز اول شیعه سوء استفاده کرده است. گاه وی را عامل اختلاف مذهبی میان شیعه وسنی توصیف کرده اند، گاه وی را مروج عزاداری خشن وبعضاً هم وی را مرجعی انگلیسی وآمریکایی تصویر کرده اند. برخی تندروترها از جمله عماریون نظام  ایشان را به ترویج سکولاریسم متهم ساخته اند. تهمتهایی که هیچگاه نسبت به هیچ یک از مخالفان مذهبی وغیرمذهبی نظام بطور یکجا گرد نیامده بود وبه قولی دوست نکته سنجی هیچ یک از مراجع تقلید مخالف نظام به این اندازه واجد شرایط نبوده اند!
اما براستی انگیزۀ اصلی وپشت پردۀ این برخوردها چیست؟ این واقعیت قابل انکار نیست که بیت شیرازی  در دو دهۀ گذشته با شیوه هایی بدیع ومنحصر بفرد واز خواستگاهی مذهبی به نقد مبانی نظری وعملی جمهوری اسلامی پرداخته است ومهمترین وآخرین پایگاههای مشروعیت ومقبولیت نظام را با روشنگری های مذهبی از یکسو واستفاده از مناسبتها ونمادهای صرفاً مذهبی به عاملی برای به چالش کشیدن نظام بدل کرده است، تا آنجا که نظام در اکثر موارد وادار به انفعال وافتادن به ورطۀ توجیه وتحریف شده است.
الف؛ هیأتهای مذهبی
هیأتهای مذهبی که روزگاری مهمترین پایگاه نظام برای نهادینه کردن، تبليغ وترويج سياستهای نظام بشمار می رفتند وهنوز هم نظام به آنها در جهت مشروعیت بخشیدن به سیاستهای خود، امیدها بسته است، حساس ترین پایگاههای نظام برای سازماندهی سرکوب برعلیه جریانهای منتقد ومعترض بشمار می آیند. نظام از تریبون هیأتهای مذهبی وبویژه مناسبتهایی همچون ماه مبارک رمضان وعاشورا که به نوعی با احساسات وضمیر ناخودآگاه توده های متدین سروکار دارد، بهره برداری کرده ومبانی فکری ودیدگاههای خاص خود را تبلیغ وبعضاً عملیاتی میسازد. درسالهای آغازین انقلاب هیأتهای مذهبی از مهمترین پایگهای جمع آوری نیرو پشتبانی در جنگ هشت ساله بشمار می رفتند وپس از آن هم بویژه در دوران اصلاحات مرکز ثقل گروههای فشار بر علیه دولت اصلاحات بشمار می آمدند.
در این میان نیاز مذهبی های غیرحکومتی وطیفی از مذهبیون که با مشاهدۀ پیامدهای استقرار حکومت استبداد دینی، در جستجوی آلترناتیوی دیگر هستند، توسط مرجعیت جریان ساز شیرازی پاسخ داده می شود. شیرازیها که هیأت وهیأت داری یکی از شاخصه های شان محسوب می شود، بعنوان گفتمانی نیرومند ورقیبی قوی برای گفتمان هیأتهای مذهبی حکومتی وارد عرصه شدند ودیده ودل جوانان هیأتی را مجذوب وشیفتۀ خود ساختند.
تلفیق آنچه مرحوم آیت الله سید محمد شیرازی منادی آن بود، آزادی بیان ومطبوعات، تعدد احزاب وشورای صرفاً نظارتی فقها، در حقیقت رويۀ دیگر منشی است که آیت الله سید صادق شیرازی در سیاستگذاری مذهبی خود واولویت دادن به نگره های عقیدتی در پیش گرفته بود. تلفیق قرائت دموکراتیک آیت الله سید محمد شیرازی  با استراتژی بشدت محافظه کارانه وسنتی آیت الله سید صادق شیرازی عملاً این گفتمان مذهبی را بعنوان آلترناتیو جدی متدینین در برابر گزینۀ اعتقاد والتزام عملی به ولایت مطلقۀ فقیه قرار می دهد واین یعنی هدف گرفتن پاشنۀ آشل نظام.
رسانه های تبلیغاتی نظام هیچ گاه از ابراز این دلخوری ابا نداشته وبارها برآن تأکید کرده اند، از جمله یکی از وبسایتهای زنجیره ای ضد شیرازی که با بودجه های کلان نهاد رهبری راه اندازی وتأسیس شده است در این باره می نویسد:
" یکی از جریانهاى مهمی که در حال گسترش تفکر خود می باشد. جریان آقایان سید صادق شیرازی است. مهمترین کاری که توسط اين جریان در حال انجام است، بحث نفوذ در هيئت های مذهبی در قالب سخنرانی و مداحی و …  و همچنین تغییر افکار آدم های حزب اللهی و مذهبی است. که باید بصیرت لازم برای مقابله با افکار این جریان را داشت. "
برندگی همین ابزارهم بود که در نهایت وبسایت عماریون، ارگان رسمی گروههای فشار وانصار حزب الله را وادار به انعکاس متهورانۀ اظهارات روح الله بجانی مبنی بر "ترور" آیت الله العظمی شیرازی نمود.
ب؛ انتشار جغرافیایی وبهانه ای به نام تشیع لندنی نکتۀ دیگری که سیاستگذاران نظام را بشدت نگران ساخته وبه اندیشۀ رویارویی ونبرد با آیت الله العظمی شیرازی وبیت ایشان انداخته است، مسألۀ توسعۀ جغرافیایی این جریان در مناطق مختلف جهان است؛ از چین گرفته تا کشورهای حاشیۀ خلیج وفارس وسوریه ولبنان تا اروپا وآفریقا ودر نهایت کانادا وآمریکا وآمریکای جنوبی.
اين دلواپسی است  که آیت الله خامنه ای را برآن داشت تا در لفافۀ صغرای "شیعۀ لندنی"، این کبرای مهم را مخفی کند.  کبرای مهمی که آقای خامنه ای از بیان آشکار آن می هراسد، همان  "توسعه اقلیمی وجهانی مرجعیت آیت الله شیرازی" است که رسانه های نظام فریبکارانه دربارۀ حضور برادر آیت الله سید صادق شیرازی، آیت الله سید مجتبی شیرازی در لندن ومریدانی همچون یاسرالحبیب، بر طبلش می کوبند وبیت شیرازی را به وابستگی به خارج متهم می سازند، درحالیکه دست اندرکاران همین ماشین تبلیغاتی از جمله رهبری نظام به خوبی می داند که اگر معیار وملاک وابستگی به بیگانه صرف حضور در خارج از کشور باشد، آیت الله خمینی متهم ردیف اول چنین مدعایی است.
چگونه است که حضور ناگهانی آیت الله خمینی در فرانسه  در روزهای منتهی به انقلاب 57، به پای وابستگی ایشان به سرویسهای جاسوس فرانسه دانسته نمی شود، وامروز هم حضور وکلای ریز ودرشت آیت الله خامنه ای از جمله محسن اراکی در لندن، بحرینی در مریلند آمریکا، حجازی در لس آنجلس ودیگرانی از این صنف در خارج از کشور ومؤسسات بزرگ وکوچک وابسته به جمهوری اسلامی در آمریکا واروپا، بینه ای بر وابستگی جمهوری اسلامی به غرب قلمداد نمی شود، اما صرف حضور یکی از بستگان یک مرجع تقلید در خارج از کشور دلیلی بر شکل گیری جریانی به نام تشیع لندنی دانسته می شود؟ از این نکته بخوبی می توان دریافت که دوستان مدعی را ریگی درشت درکفش است!
حقیقت آنستکه اینها همه جز بهانه هایی برای پنهان کردن دلواپسی اصلی نظام نیستند. آنچه بزرگان نظام را نگران کرده است، حضور قدرتمند مرجعیت شیرازی درخارج از کشور است. این حضور گستردۀ جریان آیت الله العظمی شیرازی در خارج از کشور اولاً شیرازی ها وبدنۀ آنها را از تیررس مستقیم نظام ولایت فقیه خارج می سازد، ضمن آنکه به مانعی قدرتمند برای توسعه طلبی های مذهبی نظام در خارج از کشور بدل شده است. طرح مستقل تفکر واندیشه های تشیع در حقیقت محدود کنندۀ حوزۀ نفوذ جمهوری اسلامی در خارج از کشور بوده است.
از این منظر اصرار رسانه های نظام بر واژگانی مانند تشیع لندنی در حقیقت فشار هدفمند نظام برای منصرف ساختن
شیرازی ها از حضور در خارج از کشور وبازگشتن به محدودۀ کنترل پذیر از سوی نهادهای امنتی نظام است.
ب؛ رسانه ها
برتری مهم شیرازی ها که نظام جمهوری اسلامی را به هراس انداخته وحکومت را اینچنین وارد نبرد زودهنگام با شیرازی ها ساخته است، مسألۀ گسترش رسانه ای وتوسعۀ افقی رسانه های وابسته به این مرجعیت سنتی ومستقل است.
رسانه یکی از ابزارهای مهم تبلیغات در جهان امروز بشمار می رود. گسترش روزافزون ماهواره در ایران واستفاده گستردۀ مذهبیون از این رسانه غیرحکومتی، بیت آیت الله شیرازی را در اندیشۀ استفاده از فرصت فضای رسانه ای آزاد موجود در جهان انداخت.
بر این اساس، جریان منسوب به این مرجع تقلید با اتخاذ راهکارهایی خلاقانه، اقدام به تأسیس مجموعه ای رسانه ای نمودند که هدف عمدۀ آنها ارائۀ چهره ای دور از سیاست زدگی از دین ودینداری بود. تأسیس شبکه های ماهواره ای توسط مرجعیت آیت الله شیرازی، در حقیقت ورود به عرصه ای بود که جمهوری اسلامی سالهای متمادی آنرا به احتکار خود در آورده بود. شیرازی ها اما با استفاده از فضای باز رسانه در خارج از کشور بویژه در مغرب زمین که پیروان تمامی ادیان ومذاهب در بهره گیری از آن آزادند وجمهوری اسلامی هم از آن برای ترویج اندیشه های تمامیت خواهانه وتوسعه طلبانه اش بهره می برد، عملاً به عرصۀ تبلیغات مذهبی پای گذاشتند.
شیوۀ تبلیغاتی این رسانه ها وکوشش آنها در ارائه حقایق عقاید شیعه که ملاحظات سیاسی جمهوری اسلامی آنها را به حاشیه رانده بود، نه تنها برای نسل جوان شیعه جذاب به نظر می رسید، بلکه عملاً زمینۀ شکاف در میان نیروهای خودی نظام را هم فراهم ساخت. نیروهای مذهبی عقاید فراموش شده وفی الواقع هویت فراموش شده شیعی خود را در مطالبی می یافتند که این شبکه ها در قالب معارف اصیل شیعی مطرح می ساخته ومی سازند.
براین اساس وبرای پرکردن شکاف میان نیروهای خودی از یک سو وتضعیف این رسانه های، نظام تصمیم به تعطیلی شبکه های ماهواره ای مذهبی وابسته به آیت الله شیرازی گرفت والبته چون همیشه بهانۀ این کار حضور مراکز این شبکه های در خارج از کشور بود، درحالیکه شبکه های نظام همانند العالم، پرس تی وی، کوثر وحتی شبکه های داخلی حکومتی، در خارج از کشور ودر پایتختهای اروپایی وآمریکا از دفتر ونمایندگی رسمی برخوردارند. بستن دفاتر شبکه های ماهواره ای نزدیک به آیت الله شیرازی از جمله مجموعه های رسانه ای امام حسین علیه السلام در تابستان امسال، نقطۀ اوج این برخوردها بود.
در مجموع می توان چنین تحلیل کرد که دسترسی جریان شیرازی ها به ابزار رسانه در کنار دور از دسترس بودنشان، مهمترین انگیزه هایی است که لایه های امنیتی نظام را با برخورد با جریان آیت الله شیرازی وا داشته است. در این رویارویی نا برابر، تدبیر رهبری بیت شیرازی، تا اندازۀ زیادی از هزینه های این رویارویی کاسته است، که در نوشتار آینده بدان پرداخته خواهد شد... ادامه دارد.

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

 

برچسبها:



درج نظرات
نام :   
آدرس ایمیل : 
متن پیام :   
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.