جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
بمناسبت سالگرد شهادت آیت الله العظمی شریعتمداری؛ گواهی های آیت الله منتظری

تاريخ انتشار : 5/12/2015



 رسام؛ واحد تحقیق وپژوهش

مقدمه؛
هرساله بيست وپنجم ماه رجب وشهادت امام هفتم شیعیان حضرت امام کاظم صلوات الله وسلامه علیه یادآور درگذشت عالمی ربانی ومرجعی مبارز ونستوه است که به حق باید وی را یکی از پیشگامان مبارزه با استبداد دینی ولایت مطلقه فقیه ویکی از نخستین قربانیان این مسیر درمیان روحانیون وغیرروحانیون دانست. آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری را باید یکی از مراجع تقلید سنتی دوراندیشی دانست که با درک عمیق از شرایط مجیط پیرامونی ودربحبوحۀ فضای پرالتهاب انقلابی گری میانه روی واعتدال را ارزش بنیادین خود درنظر وعمل قرار داد.
از سوی دیگر اما رفتارهای جمهوری اسلامی با این مرجع تقلید منتقد، درهمان آغازین سالهای انقلاب از چهره حکومتی که امروز بیش از سه دهه از استقرارش می گذرد، پرده افکند.
توطئه چینی ها برعلیه آیت الله العظمی شریعتمداری به شکلی سازمان یافته وآنچنانکه بعدها مشخص با مدیریت شخص آیت الله خمینی صورت می گرفت. یکی از شاهدان عینی آن رویدادها آیت الله العظمی منتظری بود که شهادت وی از ماجراهای آن روزها شنیدنی است.
اعتراض به برخورد با آيت الله شريعتمداري
من به بازداشت و زنداني كردن آقاي رستگار هم كه در منزلش براي مرحوم آقاي شريعتمداري فاتحه گرفته بود و او را به اين خاطر زنداني كرده بودند اعتراض كردم،  بالاخره آيت الله شريعتمداري يك مرجع بود كه از دنيا رفته بود و قاعده اش اين بود كه خود امام خميني براي ايشان فاتحه می گرفت. من این مطلب را به آقاي ري شهري كه آن وقت وزير اطلاعات بود گفتم ; يك روز آمده بود اينجا گفت : "من الان منزل آقاي گلپايگاني بوده ام، اين مطلب را به آقاي گلپايگاني گفته ام به شما هم می گويم، آقاي شريعتمداري همين دوسه روزه رفتني است، مبادا عكس العملي از خودتان نشان بدهيد!"، در حقيقت آمده بود تهديد كند.
 من به او گفتم : "بالاخره آقاي شريعتمداري يك مرجع است كه تعداد زيادي از تركها به ايشان علاقه دارند، من اگر جاي امام بودم در صورتي كه آقاي شريعتمداري فوت مي شد در مسجد اعظم يك فاتحه براي او مي گذاشتم، با اين كار مردم خوشحال مي شدند و احساس مي كردند كه مسائل شخصي در كار نيست، به نظر من فاتحه گرفتن براي ايشان يك كار عقلايي است ". گفت : "اين نظر شمارا به بالا بگويم ؟" گفتم : "بگو"; اين قضيه تمام شد آقاي ري شهري رفت،بعد هم آقاي شريعتمداري از دنيا رفت، جنازه او را كه شبانه آورده بودند آقاي حاج آقا رضا صدر خواسته بود بر او نماز بخواند نگذاشته بودند.
 بعد از چند روز من رفتم جماران ديدم آقاي شيخ حسن صانعي و احمد آقا اين مطلب را دست گرفته اند كه بله، منتظري می گويد امام براي شريعتمداري فاتحه بگذارد، و اين كار را مسخره مي كردند! تا اينكه يك شب كه ما با امام جلسه داشتيم در آن جلسه همه مسئولين، آقاي هاشمي، آقاي خامنه اي، آقاي موسوي اردبيلي، آقاي موسوي نخست وزير و احمد آقا هم بودند، در ضمن صحبتها من اين مطلب را به امام گفتم كه چه اشكال داشت طبق وصيت آقاي شريعتمداري كه به آقاي صدر گفته بودند تو بر من نماز بخوان در آن نيمه شب اجازه می دادند آقاي صدر بر آقاي شريعتمداري نماز بخواند، اين به كجاي انقلاب لطمه می زد؟
 ولي حالا كه نگذاشته اند آقاي صدر همه اين جريانات و جريان بازداشتش را در يك جزوه هفتاد هشتاد صفحه اي نوشته است، خيلي هم محترمانه نوشته به كسي هم توهين نكرده است، اما اين نوشته در تاريخ مي ماند و بعد در آينده حضرتعالي را محكوم  می کنند، مي گويند آقاي خميني نگذاشت به يك نفر مرجعي كه رقيبش بود نماز بخوانند"; وقتي من اين حرف را زدم امام ناراحت شدند و جمله تندي راجع به آقاي شريعتمداري گفتند كه من خيلي تعجب كردم و حكايت از اين داشت كه ذهن ايشان را نسبت به آقاي شريعتمداري خيلي مشوب كرده اند، گفتم بالاخره ايشان وصيت كرده بودند كه اين شخص بر او نماز ميت بخواند و مانع شدند. مرحوم آيت الله گلپايگاني نيز راجع به جلوگيري از تشييع و احترامات لازمه نسبت به جنازه آن مرحوم اعتراض كردند.
‎در همان جلسه من راجع به بازداشت و زنداني كردن آقاي مفتي زاده نيز با ايشان صحبت كردم و گفتم او در بين مردم كردستان مورد توجه است و به انقلاب هم خدمت كرده است و زنداني بودن او سوژه اي است كه علماي اهل سنت در كشورهاي ديگر نيز آن را به رخ ما مي كشند و ما را محكوم مي نمايند و مي گويند: "اين چه وحدتي است بين شيعه و سني كه شما آن را مطرح مي كنيد؟!" ايشان از صحبت من بسيار عصباني شدند و جمله اي را نسبت به آقاي مفتي زاده فرمودند. ‎
صحبت با حضرت امام راجع به خلافكاريهاي اطلاعات
باز من در همان جلسه بعضي از خلافكاريهاي اطلاعات را براي امام گفتم، گفتم : "آقا من می ترسم كار به جايي برسد كه يك روزگاري براي اينكه امتياز به ملت بدهيم مجبور شويم اطلاعات را منحل كنيم، همان طوركه رژيم شاه آخر كار با انحلال ساواک مي خواست اين كار را انجام دهد ولي دير شده بود"، گفتم : "وقتي "ك گ ب " در "سيا" نفوذ می كند و يا "سيا" در "ك گ ب " نفوذ می كند "كه دو سازمان جاسوسي فوق العاده پيچيده و مجرب و كهنه كارند" احتمال بدهيد كه عوامل خارجي در اطلاعات ما نفوذ پيدا كنند و كارهاي خودشان را بكنند و آبروي اسلام و انقلاب را ببرند"; البته افراد مخلص و بچه هاي خوب هم در اطلاعات بوده و هستند، ولي يك عده فقط كار خودشان را می كردند و آگاهانه يا ناآگاهانه به انقلاب لطمه می زدند.
واقع مطلب اين است كه اطلاعات چون با اسرار جامعه سر و كار دارد بايد در انتخاب كارمندان آن بسيار دقت شود و به دست افراد متدين و عاقل و دلسوز و با تجربه و آگاه به مسائل اسلامي و در عين حال با عاطفه و سر نگه دار سپرده شود; در صورتي كه پرسنل اطلاعات فعلي بسيار متفاوتند، بعضي واقعا واجد شرايط مذكوره می باشند ولي برخي از رده هاي پايين افراد جوان و خام و بي اطلاع و تلقين پذير می باشند، به آنان گفته می شود " سربازان گمنام امام زمان " و اين جمله در آنان ايجاد غرور می كند، و بسا در اين ميان بعضي رده هاي بالا از خامي آنان سوء استفاده می كنند و به آنان دستورات غلطي می دهند و آنان هم دستورات را وحي منزل می دانند و در نتيجه بسا به اسلام و انقلاب و حيثيت اشخاص محترم و بي گناه ضربه می زنند، بدون اينكه با توبيخ و مجازاتي مواجه شوند
ماجراي كودتا و انتساب آن به آيت الله شريعتمداري
س : جريان آمدن آقاي حاج احمد آقا خميني نزد شما راجع به قضيه آقاي شريعتمداري و قطب زاده چيست ؟
ج : وقتي كه آقاي قطب زاده را بازداشت كردند ما شنيديم كه ايشان سوء قصدي راجع به مرحوم امام داشته و در چاهي نزديك محل سكونت ايشان موادي كار گذاشته اند كه كشف شده و آقاي شريعتمداري هم از اين موضوع اطلاع داشته اند.
روزي آقاي حاج احمد آقا در قم به منزل ما آمد و در حالي كه آقاي حاج سيد هادي نيز حضور داشت به نحو تهديد آميز گفت : "امشب قطب زاده در تلويزيون مطالبي را راجع به آقاي شريعتمداري مي گويد، شما مواظب باشيد حرفي نزنيد و چيزي نگوييد!". بعد شب مصاحبه آقاي قطب زاده از تلويزيون پخش شد و در اين راستا بود كه به سراغ آقاي شريعتمداري رفتند، و من از صحت و سقم قضايا بي اطلاع بوده و هستم . 
 بعدا شنيدم آقاي حاج احمد آقا در زندان سراغ آقاي قطب زاده رفته و به او گفته است شما مصلحتا اين مطالب را بگوييد و اقرار كنيد و بعد امام شمارا عفو کنند. ولي بالاخره او را اعدام كردند; و باز بعدها از طريق موثقي شنيدم كه جريان ريختن مواد منفجره در چاه نزديك محل سكونت مرحوم امام بكلي جعلي است و واقعيت نداشته است و منظور فقط پرونده سازي براي مرحوم آقاي شريعتمداري بوده است، والعلم عندالله
 


برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.