مجتبی واحدی
سال هزار و سیصد و شصت ونه، طرحی در مجلس شورای اسلامی مطرح شد که هدف آن قانونی سازی “قلع و قمع کاندیداهای نمایندگی مجلس ” بود. طرح مزبور توسط جناح اقلیت مجلس سوم که روابط نزدیکی با رهبر جدید جمهوری اسلامی داشت پیگیری می شد . در آن طرح عناوین کلی و قابل تفسیر همچون “التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه ” به وفور وجود داشت. جناح اکثریت مجلس سوم که بعدها با عنوان اصلاح طلبان شناخته شدند در برابر نقشه رهبر و امربران او ایستادند و اجازه ندادند خواسته آنان محقق شود. مرحوم آیت اله فاضل لنکرانی که در آن زمان ریاست شورایعالی حوزه علمیه قم را به عهده داشت نامه ای برای کروبی رئیس وقت مجلس نوشت که ترجیع بند آن “آیا آن شب خوابتان برد ؟” بود . کروبی هم علیرغم روابط شخصی صمیمانه که با مرحوم فاضل لنکرانی داشت پاسخی شدید اللحن ارسال کرد که در نوع خود کم نظیر بود و انعکاس وسیعی پیدا کرد. شیخ برایم نقل می کرد که آقای خامنه ای به او گفته “لحن شما خیلی تند بود ” و این پاسخ را از کروبی دریافت کرده که ” ازقدیم گفته اند کلوخ انداز را پاداش سنگ است ” وآقای خامنه ای هم گفته “سنگ و کلوخ کدام است؟ شما توپخانه کار انداخته اید ” و پاسخ نهایی کروبی نیز اینکه “خواستم بعضی ها بدانند هنوز همه توپخانه ها خاموش نشده است. ” در همان زمان آیت اله موسوی اردبیلی به کروبی گفته بود “آنطرفی ها هیچ پاسخی نمی توانند به نامه شما بدهند و تنها کاری که از آنها ساخته است مامور کردن عده ای برای هتاکی و فحاشی است “. پس از ربع قرن ،این بار کروبی به جای پرداختن به شاخه ها ، ریشه همه مفاسد کشور را نشانه گرفته و نقش رهبر در کژی ها و مصایب مردم را افشا نموده است. یقین دارم شیخ در زمان تنظیم نامه می دانسته که آقای خامنه ای هیچ پاسخی ندارد که به او بدهد و تنها پاسخ ،بسیج اراذل و اوباش حکومتی برای هتاکی و تهدید است. بیانیه قداره بندان موسوم به حزب اله، اصلی ترین پاسخ آقای علی خامنه ای به شیخ کروبی بود. شیخ با اینگونه تهدیدها غریبه نیست. در سال هفتاد و هفت که به دستور مستقیم آقای خامنه ای ،کرباسچی محاکمه و برخی زیر دستان او به شدت شکنجه شدند کروبی در چند مصاحبه، اعتراض خود را به رفتار بازجویان پرونده اعلام کرد. سردار عراقی محمد رضا نقدی برای تیم حفاظت کروبی پیام داده بود که شیخ را به گونه ای در خانه اش می کشیم که آب از آب تکان نخورد. اما تهدید مستقیم توسط اراذل و اوباش حزب الهی ،تنها پاسخ آقای خامنه ای به کروبی نبود. انتشار مطلبی کوتاه در هجو کروبی و آیت اله خمینی در روزنامه رسمی “قاچاقچیان سپاهی “-روزنامه جوان – یقینا یک اقدام خودسرانه نبوده و دست اندرکاران آن روزنامه براساس برنامه ای از پیش طراحی شده اقدام ننگین آیت اله خمینی را یادآوری نموده اند تا کسانی همچون کروبی که دوران حکومت آیت اله خمینی را “طلایی “می نامند با این سوال آزار دهنده جوانان مواجه شوند :” مبانی عقلی ،حقوقی ،انسانی و حتی شرعی حکم چند کلمه ای خمینی برای اعدام فله ای در یک شب چه بوده است ؟” این سوال بی پاسخ، هم وجهه رهبر اول جمهوری اسلامی را به شدت مخدوش می نماید هم تردید هایی نسبت به عدالت و حق طلبی کسانی که دوران خمینی را طلایی می نامند ایجاد می کند. حداقل فایده ای که از ایجاد این پرسش نصیب آقای خامنه ای می شود آنکه “دوران خمینی و حامیان او، تفاوت جدی با دوره آقای خامنه ای و شیفتگان او ندارد اگر بدتر نبوده باشد ” . همین تردید و پرسش ،برای آقای خامنه ای که در اوج بدنامی و رسوایی قرار گرفته ،غنیمت است. یادداشت کوتاهی که روزنامه “قاچاقچی سپاهی “ها منتشر کرد ظاهرا با هدف تخریب کروبی و دوران طلایی مورد نظر او به رشته تحریر در آمد . نامه کروبی خواب را از چشمان آقای خامنه ای ربود و او مستحق چنین پاسخی بود. اما به نظر می رسد آمران نگارش یادداشت روزنامه جوان، هم زمان سه هدف دیگر را نیز مد نظر داشتند. هاشمی رفسنجانی از چند ماه قبل تلاش گسترده ای را برای چهره سازی از سید حسن خمینی شروع کرده تا او را در برابر دیگر کاندیدای هم تراز جانشینی رهبر -مجتبی خامنه ای -قرار دهد. پیش از آن نیز ،هاشمی رفسنجانی با نقل خاطره یا خاطره سازی از آیت اله خمینی ،تلاش می کرد عملکرد فعلی نظام جمهوری اسلامی را مخالف رویه های مورد نظر آقای خمینی نشان دهد. پیام آقای خامنه ای به هاشمی رفسنجانی که از زبان یادداشت نویس روزنامه جوان نقل شده اینست :”اگر لازم باشد امام شما را به لجن می کشم تا دیگر نتوانید دوران طلایی او را به رخ بکشید “. در میان همه اقدامات انتحار گونه آقای خامنه ای در هفت سال اخیر ،به نظر می رسد تدبیر جدید او برای خنثی سازی اقدامات رفسنجانی ،کارساز خواهد بود . اما هدف سوم از انتشار یادداشت جدید ،سید حسن خمینی است. او با پشتکاری کم سابقه ، مراحل تحصیلات حوزوی را پیگیری کرده و اکنون از چهره های مطرح در حوزه علمیه قم است. سابقه خانوادگی و انتساب به آیت اله خمینی هم راه را برای ورود جدی او به عرصه سیاسی هموار کرده است. اظهارات هاشمی رفسنجانی و اعتراض برخی روحانیان سرشناس به “رد صلاحیت نوه امام ” در واقع متکی به آن جایگاه حوزوی و این انتساب خانوادگی بود. رونمایی جسورانه از پلیدترین اقدام حکومتی آیت اله خمینی ،فتح باب برای یاد آوری برخی دیگر از اقدامات غیر قابل دفاع بنیانگزار جمهوری اسلامی است. با این اقدام هوشمندانه والبته بی سابقه ،این پیام برای حسن خمینی مخابره می شود که “افتخار تو را بی آبرو می کنیم تا دیگر هوس رقابت با مجتبی را در سر نداشته باشی”. انتشار آن یادداشت کار را برای اصلاح طلبان مدعی حقوق بشر نیز دشوار خواهد کرد.آنها ناچارند از میان ادعاهای حقوق بشری و “بالیدن به دوران طلایی امام “یکی را انتخاب کنند و این همان چیزی است که آقای خامنه ای به دنبال آنست. تیر چهار نشانه آقای خامنه ای ،در هدف اول خود یعنی مرعوب ساختن کروبی به سنگ خواهد خورد. از سه هدف دیگر ،هر کدام که برای آقای خامنه ای محقق شود او برنده این بازی است اگرچه به نظر می رسد رهبر جمهوری اسلامی، سودای رسیدن به هر سه هدف را در سر دارد.
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه نویسنده نیستند.