جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
دست و پا زدن حکومت در ۹ دی، "معنادار و اميدبخش" است!

تاريخ انتشار : 12/30/2013



بابک داد
سالروز شادمانی و پايکوبی لشگر شياطينی است که نعره کشان، از روی خون بيگناهانی عبور کردند که در عاشورای ۸۸ زير چرخ ماشين های پليس له شده بودند. آنها در نهم دی هر سال، ياد قربانيان و مظلومان جنايات ۸۸ را در خاطر فراموشکار برخی از ما زنده می کنند و بر ما نهيب می زنند تا فريب بازيهايشان را نخوريم و حقيقت را از ياد نبريم. چه لطفی از اين بالاتر؟
دشمن نادان هم نعمتی است.

دشمن نادان، نعمت است. خودشان کتاب ۹ جلدی "دائره المعارف فتنه!" را منتشر کرده اند و عملا" ثابت کرده اند که جنبش اعتراضی هنوز زنده و پوياست و آنقدر هم بزرگ و قدرتمند است که بايد ابعاد آن را با يک "دائره المعارف" شناخت! فقط يک دشمن نادان می تواند برای جنبشی که می گويد "مُرده است"، اينطور وسيع و رايگان تبليغات کند. فقط همين امروز، دو هزار برنامه حکومتی در سراسر کشور ترتيب داده اند تا نهم دی را گرامی بدارند.

دشمن نادان، نعمت است. سايت رسمی خامنه ای، تصويری از به اصطلاح "پوشه پرونده فتنه ۸۸" منتشر کرده و به سبک فيلمفارسی های قديمی با "خط قرمز گل درشت!" روی آن نوشته: "نابــخشودنی!!" از حاميان رهبر می پرسم: آيا احمدی نژاد محصول بصيرت رهبرتان نبود؟ آيا سخنان اخير رئيس ديوان عدالت اداری را نشنيده ايد که از دروغگويی و فساد گسترده در دولت "مورد نظر رهبر" سخن گفته است؟ برای جانبداری رهبر از دولت دروغ و فساد، چه بهانه و توجيهی داريد؟

آيا نوع رهبری خامنه ای که حکومت و کشور را به چنين ذلتی انداخته، "بخشودنی" است؟! گيرم مردمی را که شعارشان "دروغ ممنوع" بود و در کف خيابانها و کهريزک و زندانها مظلومانه کشتيد، مردمی "فتنه گر و نابخشودنی" لقب بدهيد. با بی بصيرتی اين رهبر فرظانه(!) چه می کنيد؟ رهبری که دار و ندارش را در در نرد قمار احمدی نژاد به فنا داد و شريک دروغها و فساد و دزديهای اوست و عاقبت هم آن جام زهری را نوشيد که می گفتيد تا پای شهادت(!) هم به خفت نوشيدن آن تن نخواهد داد.

دشمن نادان، نعمت است. درباره تظاهرات حکومتی يا همان "حماسه ۹ دی!" بقايی معاون احمدی نژاد پته آن حماسه(!) را روی آب انداخت و گفت که دولت احمدی نژاد؛ کارمندان دولتی را با دستمزد و دادن هدايای تشويقی به خيابانها فرستاد تا آن تظاهرات را "مردمی" جلوه بدهند. اگر تظاهرات ۹ دی جعلی نبود و اگر اکثريت مردم با نظام همراه هستند، چرا در ۶ دی (عاشورای ۸۸) با ماشين پليس از روی مردم رد شديد؟ و چرا برای ۲۵ بهمن به اين "فتنه گران محدود!" اجازه تظاهرات نداديد تا تعداد اندکشان فاش شود؟ و چرا از دو روز قبل از ۲۵ بهمن، حکومت نظامی برپا کرديد؟ چرا بعد از ۴ سال، هنوز هم "کابوس سبز" می بينيد و با "منطق پشکلی" و با دهانهايی کف کرده و عصبانی حرف می زنيد و خط و نشانهای تکراری می کشيد؟ اينها آيا چيزی به جز زنده بودن آتش اعتراضاتی است که می دانيد با کمترين جرقه ای، فراگير خواهند شد؟

خدای را سپاس می گوييم که دشمنان اين مردم ستمديده و اين خاک سوخته را از "احمق ها" قرار داده است. احمق هايی که خودشان "هيزم جهنم خود" هستند. حتی يک دشمن احمق هم، سرمايه بزرگی است که در روزهای سخت، ما را به پيروزی دلگرم و اميدوارتر می کند. اينها که يک قبيله اند؛ شبيه "انبار هيزم" برای هزار شب سرد نااميدی کفايت می کنند. اما سوگند به زمان، که "صبح اميد" زودتر از اين فرا خواهد رسيد.

عباپوشان لات!

اگر "دوست دانا" نداريد و يا چنانچه دانايان جامعه اسير و دربند و گرفتارند، آرزو کنيد "دشمن نادان" نصيبتان شود! داشتن "دشمن نادان"، نعمت است. دشمن نادان، حتی اگر "آيت الله!" هم باشد باز هم با منطق «عباپوشان لات» سخن می گويد و آبروی خودش و حکومتش را می برد. چنين دشمنانی يا مثل آيت الله سعيدی منطق "پشکلی و شتری" دارند و يا مثل آيت الله علم الهدی مردم معترض را "بزغاله و گوساله" می نامند. و يا مانند حجت الاسلام طائب می گويند در عاشورای ۸۸، معترضان بين مردم آبجوی صلواتی!! توزيع می کردند! خدايی داشتن چنين دشمنان نادانی، نعمت نيست؟

دشمن نادان، نعمت است. يک «عباپوش لات» (به اسم شاگرد مصباح!) گفته حاضر است خودش موسوی و کروبی را اعدام کند! اين بيچاره "اسم" هم دارد؛ اما سی سال است به عنوان "شاگرد مصباح" مشهور شده و اسم خودش از يادها رفته است! او برای اينکه با اسم خودش صدايش کنند، هزار پاچه گرفته و حتی حاضر است روی پشگل شتران عايشه، لِزگی برقصد! ولی بيچاره حتی اگر اورانيوم ۹۰درصدی هم در آشپزخانه اش توليد کند، باز هم لقبش "شاگرد مصباح يزدی" است. قاسم روانبخش تنها يک چاره دارد و آن اينکه با همين لات بازيها سری توی سرها درآورد. وگرنه "رهبر مصباح" هم سايز گفتن اين حرفها نيست. چه رسد به "شاگرد مصباح"!

آيت الله سعيدی «نماينده رهبر در سپاه»، رنگ سبز جنبش اعتراضی مردم را به "رنگ سبز پشکل شتران عايشه در جنگ جمل" تشبيه کرده و آب هم از دک و دهانش راه افتاده! انگار خودش رنگ و طعم آن را مزه کرده باشد! سعيدی نمی فهمد که با اين منطق(!)، رنگ "سبز لجنی" يونيفورم سرداران قاچاقچی سپاه، رنگ «تيره تر» از همان چيز شتران(!) است! و رنگ «قهوه ای» عبای رهبر معظم و آخوندهای حکومتی هم شبيه...! بماند.

بماند که اگر بنا بر اينجور تشبيهات باشد، آقای خامنه ای شبيه ترين فرد به "عبيدالله بن زياد" فرمانده قتلگاه کربلاست. ما از داشتن اين دشمنان نادان خوشحاليم. دشمن نادان، با بی بصيرتی و "منطق شتری پشکلی و بزغاله ای"، و با دستان و زبان و منطق ابلهانه خودش، به قهقرای هلاکت و نابودی می رود. در اين ترديد نکنيد.

نهم دی "روز اميدبخشی" است!

برگزاری مراسم حکومتی ۹ دی، هزار نکته اميدبخش و معنادار برای ما دارد. يکی؛ تماشای دست و پا زدن ذليلانه يک حکومت جائر و ستمکار است که از هيچ جنايتی برای بقای خود دريغ نکرد؛ ولی هنوز هم کابوس فروپاشی می بيند! و برای آب ريختن بر اين کابوس آتشين، هر ساله مراسم فرمايشی برگزار می کند.

با تمام اينها يک «ملت بی شمار»، شاهدان هميشگی حقارت و انزوا و خلوت "لشگريان بی سردار و بی سرباز ۹ دی" هستند. چه چيز بالاتر از اين که هر سال، با تکرار اين مراسم فرمايشی، بر انزوا و فلاکت استبداد دينی شان مُهر تأييد می زنند؟ چنانچه بالاتر هم ذکر شد، امسال سازمان تبليغات اسلامی اعلام کرده دو هزار مراسم در سراسر کشور برای گراميداشت نهم دی برپا می کند! اينها نشان چيست؟

نهم دی؛ سالروز شادمانی و پايکوبی لشگر شياطينی است که نعره کشان، از روی خون بيگناهانی عبور کردند که در عاشورای ۸۸ زير چرخ ماشين های پليس له شده بودند. آنها در نهم دی هر سال، ياد قربانيان و مظلومان جنايات ۸۸ را در خاطر فراموشکار برخی از ما زنده می کنند و بر ما نهيب می زنند تا فريب بازيهايشان را نخوريم و حقيقت را از ياد نبريم. چه لطفی از اين بالاتر؟

نهم دی؛ نشان داد اين حکومت به پشتوانه "پول و سانديس و اضافه حقوق و کارکنان دولتی" در نهايت می تواند يک ميدان را برای ساعتی تسخير کند. چه اميدی از اين بيشتر، که دشمن خودش، فلاکتش را جار می زند؟ چه دستآوردی بالاتر از اينکه به يادمان می آورند؛ عربده کشی شان در نهم دی، از سر وحشت از اعتراضات ميليونی مردم معترض و مخالف در سال ۸۸ است، نه از سر اقتدار حکومت موريانه زده شان. آنها ديگر با چه زبانی و چگونه ثابت کنند که قدرت و پتانسيل اعتراضی مردم، خوابشان را آشفته کرده است؟

ما نهم دی، و به قول زندانی مقاوم ابولفضل قديانی "روز نکبت استبداد دينی" را از خاطرمان پاک نخواهيم کرد. روز اوج درماندگی حکومتی که با تجاوز در زندانها و له کردن و کشتار مردم در روز عاشورا برای بقای خود زمان خريد، اما ماندگار نخواهد بود. حکومتی که به بی آبروترين و شکننده ترين و منزوی ترين حکومت اسلامی(!) در سراسر دنيا و در ميان کشورهای مسلمان شهره شده است. هرچه عربده شان در "نهم دی" بلندتر شود، نشان از اين واقعيت دارد که به "فروپاشی حتمی" حکومتشان باور بيشتری پيدا کرده اند. و چه اميدی از اين بالاتر؟

ما با اميدواری و اشتياق، به تماشای "رقص نابودی" آنها نشسته ايم تا روزی که از پای در آيند و فرو افتند. آنها نمی دانند که شنيدن اين نعره های وحشت و ترس شان در روزهايی مثل نهم دی، چه اندازه لذتبخش و شنيدنی و اميدبخش است.


* منبع: وبلاگ نویسنده

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.