باشگاه خبرنگاان جوان که مستقیماً زیر نظر آقای ضرغامی فعالیت می کند و وظیفه یک رسانه ی ملی را باید داشته باشد، باری دیگر در مطلبی تحت عنوان افشای پروژه جذب مهره های ناتوی فرهنگی در حلقه فتنه گران + اسناد  به دروغ پراکنی و سناریو سازی و نشر اکاذیب و افترا و تهمت نسبت به اینجانب و برخی فعالان سیاسی و شهروندان پرداخته و ضمن آن به نقض حریم خصوصی افرادی دیگر نیز دست زده است. این اولین باری نیست که رسانه های اقتدارگرا و به خصوص باشگاه خبرنگاران جوان به هتک حیثیت اینجانب می پردازند، اما در موارد قبلی اینجانب یا در حال تحمل محکومیت خویش در زندان اوین بوده و امکان پاسخگویی نداشته ام یا اینکه بر این گمان بوده ام که مطالب منتشره ادامه نخواهد یافت و همان نهادهای امنیتی یا نهادهایی که دستور نشر این مطالب را داده اند مانع ادامه ی روندی خواهند شد که بیش از پیش موجب بی آبرویی خود صدا وسیمای جمهوری اسلامی خواهد شد و تصور نمی کردم که این جنگ سخیف روانی قرار است رویه ی رسانه ی مثلاً ملی شود، دست کم به این دلیل که صدا وسیما مستقیماً زیر نظر رهبری اداره می شود و قاعدتاً حافظ آبروی ایشان خواهد بود. اما اینک از آنجایی که اینگونه اعمال ناشایست و زشت به رویه و روند و عادت و سنت صدا و سیما تبدیل شده است و از سوی دیگر در مطلب اخیر قصه ی من با قضایای کسان دیگری نیز گره خورده است مایل شدم که جوابیه ای برای باشگاه خبرنگاران جوان تهیه کرده و سپس از ایشان در دادگاه رسانه شکایت نمایم.

طبیعی است که من تنها مسئول اعمال و اقوال شخص خودم بوده و تنها نسبت به آنچه که در مورد خودم نوشته شده دفاع می نمایم اما این بدان معنی نیست که دروغ پراکنی های انجام گرفته نسبت به دیگران را بپذیرم یا نسبت به آنها بی تفاوت بوده باشم. ضمن آنکه یک بحث، بحث توهین به شخص هنرور شجاعی است و یک بحث دیگر توهین به یک روحانی و مدرس و محقق حوزه علمیه و هتک حیثیت روحانیت است و بحث سوم اهانت و افترا نسبت به کسی است که از بسیاری از مراجع اجازه امور حسبیه یا توثیقات دیگر دارد و وکیل و معتمد مالی آنهاست و اهانت به وی در واقع به منزله اهانت به جمیع مراجعی است که وی را وکیل و نماینده خویش دانسته و خوانده اند.

1-باشگاه خبرنگاران جوان در اوایل مطلب خویش پس از نوشتن مطالبی در باب اینکه آقای دکتر مهدی خزعلی می کوشد حزبی متشکل از فتنه گران را راه بیندازد و برای تاسیس این حزب با برخی از حامیان پشت پرده فتنه جلساتی داشته است، می نویسد که اما وی قبل از آن نیز ساکت ننشسته و با راه اندازی یک جمع خصوصی و با عضوگیری و دادن تریبون به افرادی که سابقه اقدام مجرمانه علیه امنیت ملی داشته اند این پروژه را کلید زده است. از جمله این افراد می توان به آرش هنرور شجاعی معروف به آرش بی خدا اشاره کرد.

پاسخ: اولاً اینکه من شخصاً خبری و اثری از تشکیل حزب در جلسه سرای اهل قلم ندیدم بلکه تنها یک برگه در اختیار حضار قرار گرفت با این مضمون که ما معتقدیم که دوران تقابل اصلاح طلبی و اصول گرایی و چپ و راست به سر رسیده است و امروزه کشور بیش از هر چیز نیازمند مدیریت علمی و افرادی کارشناس است.

ثانیاً جمعی که در آن سخنرانی کردم، نه جمعی خصوصی بلکه ورود هر کسی به سرای اهل قلم آزاد بود و هیچ امر مخفیانه ای در این میان وجود نداشت.

ثالثاً اینجانب جز در اکاذیبی که سابقاً خود باشگاه خبرنگاران جوان منتشر نموده بود معروف به آرش بی خدا نیستم و کاراکتر مجازی دین ستیز آرش بی خدا هم در دوران تحمل محکومیتم فعال بود و هم طی دو مطلب مختلف انطباقش بر آرش هنرور شجاعی را با ادله تکذیب نمود و ضمناً هر چند در دوران بازجویی در شرایط نامتعارف و فشارهای روحی و فیزیکی قرار داشتم تا اعتراف کنم که آرش بی خدا هستم، نه به این امر اعتراف کردم، و نه ادله و شواهدی وجود داشت که اطلاعات و دادگاه بتواند آنها را مستمسک چنین تهمت سخیفی قرار دهد و در حکم صادره هم خبری و اثری از آرش بی خدا دیده نمی شود.

2-باشگاه خبرنگاران جوان می نویسد بر اساس اسناد و گزارشات آرش هنرور شجاعی که سایتهای فتنه گران از جمله جرس او را مجتهد و طلبه حوزه علمیه معرفی می کند، نه تنها روحانی نبوده بلکه حدود یک سال و نیم پیش با نا مستعار آرش بی خدا بازداشت شده.

پاسخ: اولاً اگر من روحانی و طلبه نیستم چرا دادگاه ویژه روحانیت مرا محاکمه کرد، ثانیاً اگر روحانی و طلبه نیستم چرا در بند ویژه روحانیت محبوس شده ام، ثالثاً اگر من طلبه و روحانی نبودم چرا مراجع تقلید از سال 77 تا کنون در اجازات و دستخطهای مختلفی از من به عنوان حجت الاسلام و المسلمین نام برده و اساساً چرا این اجازات و دستخطها را صادر نموده اند و رابعاً اگر ملبس به لباس روحانیت نبوده ام، چرا در حکم صادره خلع لباس شده ام!

3-باشگاه خبرنگاران جوان می نویسد که آرش بی خدا که کودکی و نوجوانی خود را در آلمان گذرانده و دوباره به ایران بازگشته بود به عنوان حلقه اتصال جریان ضد اسلام شاخه دین گریز آلمان و بازوهای اجرایی ضد اسلامی  در  تهران انتخاب می شود..... 

پاسخ: اگر منظور از آرش بی خدا در این عبارات من هستم، من نه نوجوانی خود را بلکه تنها کودکی خود را در آلمان گذرانده ام و یازده ساله بودم که به ایران بازگشتم و لابد آنقدر سریع جذب حوزه و طلبگی شده ام که توانسته ام در سن هفده سالگی اولین اجازاتم را از مراجع عظام دریافت نمایم.

4-باشگاه خبرنگاران جوان می نویسد آرش هنرور شجاعی که مدتها به خاطر اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات و غیره بازداشت شده بود، پس از طی دوران محکومیتش در اولین اقدام ضد دینی خود، به تبلیغ در کمپینی ضد حجاب و پوشش اسلامی دوباره نمایان می شود.

پاسخ: اولاً توهین به مقدسات در زمره ی اتهاماتی که به آن محکوم شده ام نیست و گذشته از اینکه نسبت دادن این اتهام به یک روحانی به مزاحی بی مزه شبیه تر است، این از موارد مجرمانه ایست که رسانه ملی مرتکب شده است، ثانیاً من دوران محکومیتم را هنوز طی نکرده ام بلکه در مرخصی استعلاجی به سبب امراضی به سر می برم که یادگاریهای زندان اوین هستند، و ثالثاً من به کمپینی ضد حجاب و پوشش اسلامی بلکه به کمپین "نه به حجاب اجباری" پیوستم و پیغامی که برای این کمپین دادم دقیقاً عبارتست از "هم با حجاب اجباری و هم با بی حجابی اجباری و هم با هرگونه اجباری در عرصه دین الهی مخالفم".

5-باشگاه خبرنگاران جوان درباره من می نویسد: وی به سرعت از طریق مهدی خزعلی، جذب تشکل خصوصی ایشان می شود و تحت عنوان حجت الاسلام و المسلمین به وی تریبون برای سخنرانی داده می شود.

پاسخ: اولاً من جذب تشکل خصوصی ای که در توهم باشگاه خبرنگاران جوان شکل گرفته نشده ام و ثانیاً تنها برای یک جلسه سخنرانی در باره اخلاق سیاسی در اسلام به سرای اهل قلم دعوت شدم و از قضا در اول سخنرانی هم تاکید کردم که فارغ از مواضع سیاسی خودم و حضار و برگزارکنندگان این جلسه سخن می گویم و ثالثاً اینکه به عنوان حجت الاسلام و المسلمین به پای تریبون خوانده نشدم، بلکه با عنوان آرش هنرور به من تریبون داده شد.

6-بقیه مطلب باشگاه خبرنگاران جوان از آنجایی که هیچ ربطی به شخص من ندارد، باید که از طرف خود حضار یا کسانی که به آنها اهانت شده جواب داده شود.

9 شهریور 1391

محمدصادق(آرش) هنرور شجاعی