جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
در باب افاضات شیخ احمد جنتی

تاريخ انتشار : 5/23/2015



مجید خیامی
ویژۀ رسام؛

شیخ احمد جنتی در خطبه های نماز جمعه دیروز مجدداً از مردم خواست که گرسنگی را تحمل کرده و روزی یک وعده غذا در روز بخورند. او با بیان اینکه ایران باید در مذاکرات هسته ای صبر و مقاومت داشته باشد، اضافه کرد: «گرسنگی خوردن که از شهید دادن بدتر نیست. گوشت خوردن خیلی چیز خوبی نیست و می‌توان یک وعده غذا در روز خورد و کافی است. چرا که ما ترجیح می دهیم آبرو و عزتمان حفظ شود اما شکم ما گرسنه بماند». این دومین بار ظرف چند ماه گذشته است که وی چنین مطلبی را بیان می نماید. او در نماز جمعه 10 بهمن 93 نیز گفته بود: «شاید روزی بیاید که مردم ما تنها دو وعده غذا بخورند ولی این مردم تحمل خواهند کرد؛‌ قطعاً‌ تحمل گرسنگی سخت‌تر از دادن جوان عزیز نیست البته من نمی‌گویم که باید گرسنگی کشید ولی ممکن است که در راه مقاومت به جایی برسیم که مجبور شویم سختی‌هایی را تحمل کنیم». 
آنچه که مسلم است بیان چنین نظرات و دیدگاه هایی نشان دهنده این واقعیت دردناک است که مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی از واقعیت های جامعه کاملاً به دور هستند و اخبار واقعی از فقر و مشکلاتی که وجود دارد را نمی دانند. طبیعی است که وقتی مسئولین در چهاردیواری های بسته با حصارهای امنیتی و بگیر و ببند و اسکورت و محافظ در حلقه تعدادی معدود از اطرافیان چاپلوس منفعت طلب زندگی می کنند، اخبار واقعی به آنها نخواهد رسید و زندگی کردن جدا و به دور از مردم کوچه و بازار واقعیت های ملموس جامعه را به آنها نشان نخواهد داد. زمانی که رئیس جمهور مملکت در پاسخ به گرانی ها مردم را به خرید از کسبه محل خود  دعوت می کند، با انکار وجود گرانی و مشکلات اقتصادی سعی در حذف صورت مساله دارند. 
کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران نیز آبان ماه سال گذشته از مردم ایران خواست مثل "اسرای کربلا" در برابر گرسنگی و تحریم‌ها مقاومت کرده و تن به ذلت ندهند. در واقع ترویج چنین سخنانی، سیاست رسمی مقامات برای آماده سازی اذهان در مقابل رخدادهای پیش رو و مشکلات اقتصادی و تحریم های بیشتر می باشد که با توجه به مواضعی که در مذاکرات هسته ای دنبال می شود، دور از ذهن نمی باشد. اما مساله در اینجاست که طبق نظر آقایان، این تنها مردم هستند که باید گرسنگی ها و مصیبت های بلندپروازی های آقای خامنه ای را به جان بخرند و مسئولان همچنان از تمامی امکانات و سرمایه ها و بودجه های دولتی و شبه دولتی به هر نحو ممکن استفاده نمایند. 
آنهایی که وقایع غم انگیز تاریخ، مانند تسلیم امپراطور ژاپن در جنگ جهانی دوم و یا نوشیدن جام زهر توسط آیت الله خمینی را بررسی کرده اند، می دانند که علیرغم فرهنگ شعار و مقاومت و شهادت طلبی و کامیکازی و هاراگیری، روزی فرا می رسد که بقول اوباما با رسیدن به "درک تاریخی" باید شوکران را خورد و دندان بر جگر افشرد. این در حالی است که جمهوری اسلامی در طی سالیان گذشته و با سماجت فراوان و تحمل هزینه های سرسام آور به بهای فقیر کردن یک ملت، اصرار بر غنی سازی اورانیوم دارد. این ماجراجویی عوامفریبانه هسته ای تاکنون چیزی جز زیان و حرمان برای ملت ایران نداشته است. ابعاد نهان و پنهان این کلاهبرداری قرن که ملتی را فقیر کرد تا عده ای سودجو غنی شوند و کشور بزرگ ایران را که می توانست جایگاه شایسته ای در بین کشورهای جهان داشته باشد، مستمند و ایزوله نمود، قطعاً در طی سالیان آینده مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. سرود خوانی ها و پایکوبی های مردم پس از انتشار توافق اولیه هسته ای با قدرتهای جهانی نشان داد که مردم ایران نه تنها خواهان حل و فصل مسئله هسته ای هستند، بلکه می خواهند پرونده هسته ای، آنگونه که است، مختومه اعلام شود، تا هر گونه خطر تحریم های آینده و یا حتی خطر جنگ برطرف شود.
آقای خامنه‌ای از رسیدن به آرمان و قله سخن میگوید و مشکلات اقتصادی را که به ویژه بر اثر تحریمهای بین المللی به شدت تشدید شده است را هزینه رسیدن به آرمانها میداند و دوران حاضر را به برهه و گذرگاه تشبیه می کند. اما او از کدام آرمان سخن میگوید؟ مردم ایران برای رسیدن به کدام هدف "متعالی" این چنین مورد فشار قرار گرفته‌اند؟ تحریمهای شدیدی که در چند سال گذشته بر کشور وضع شده تنها بر اثر بلندپروازی‌های هسته‌ای سران نظام بوده است. لذا به نظر میرسد آرمان بزرگی که خامنه‌ای از آن سخن میگوید در حقیقت آرزوی او و دیگر روحانیون و نظامیان در راس قدرت میباشد که چیزی جز دستیابی به سلاح اتمی نیست. اینها سلاح اتمی را تضمین کننده قدرت خود میدانند وگرنه این کدامین قله است که مردم ایران خود از حرکت به سمت فتح آن ناآگاهند؟ اساساً چگونه به خود اجازه میدهند مردم ایران را ناخواسته به کوهنوردی ببرند؟ گذرگاه  و برهه‌ای که خامنه‌ای از آن سخن میگوید برای کوبا بیش از ۵۰ سال است که ادامه یافته و همچنان این کشور تحت تحریم‌های همه جانبه است. این "برهه" برای کشور عراق بیش از ۱۲ سال طول کشید، منجر به مرگ بیش از ۵۰۰ هزار کودک عراقی بر اثر قحطی شد و در نهایت به حمله نظامی به عراق و انهدام همه زیرساخت‌های آن کشور و کشته شدن صدها هزار نفر عراقی بی‌گناه منجر گردید. برای کره شمالی هم به همچنین. خامنه‌ای و اطرافیانش، ۷۵ میلیون ایرانی را گروگان گرفته‌اند تا به بلندپروازی‌های هسته‌ای خود جامه عمل بپوشانند و حالا با بی شرمی تمام به مردم میگویند که صرفه جویی کنید و از آنها میخواهند که تحمل کنند.
در نهایت باید گفت که متاسفانه جمهوری اسلامی بعد از سالها هزینه پردازی غیر قابل توصیف، سماجت و خیره سری هسته ای برای خود و ملت ایران هیچ گزینه ای بجز گزینه "بد" و "بدتر" را باقی نگذاشته است. تمام تلاش دولت روحانی هم بر این امر استوار است که گزینه بدتر منتفی شده و تا حد امکان از تلخی جام زهر اجتناب ناپذیر بکاهند. اگر این تفاهم نامه در عرض کمتر از 40 روز آینده تبدیل به یک توافق نامه جامع شود، پیروزی بزرگی برای ملت رنجدیده ایران و شکستی عبرت آور برای "دلواپسان" می باشد. پیروزی نه از آن منظر که ملت ایران در این قمار از دیرباز باخته، سودی عایدشان می شود، بلکه از این نظر که جلوی بسیاری از رنج ها و خسران ها احتمالی گرفته شده است. زیرا جلوی ضرر را از هر کجایی که بگیری منفعت است. خامنه ای باید بداند که بمب اتمی ممکن است بتواند بازدارندگی دفاعی ایجاد کند و رژیم را از خطر سقوط بر اثر حمله خارجی مصون کند، اما مسلماً خطر اصلی که رژیم را تهدید میکند نه از خارج که از داخل و در نتیجه خشم مردم میباشد. ادامه فشارهای شدید اقتصادی بر مردم، در کنار ادامه سرکوب‌ها و نقض گسترده حقوق بشر، روز به روز بر خشم مردم خواهد افزود تا زمانی که این خشم و نفرت به نقطه انفجار برسد، آن زمان دیگر حتی بمب اتمی هم نمیتواند قدرت را در دستان آقای خامنه‌ای حفظ کند.  

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.
 

 

برچسبها:



درج نظرات
نام :   
آدرس ایمیل : 
متن پیام :   
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.