جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
توافق هسته ای؛ جام زهر یا پیروزی؟

تاريخ انتشار : 7/17/2015



مجيد خیامی
ویژۀ رسام؛

بالاخره پس از 13 سال از آغاز تنش بر سر برنامه ی هسته ای ایران با جامعه جهانی، روز سه شنبه 23 تیرماه و پس از 10 سال مذاکره با قدرتهای جهان، توافق بین ایران و این کشورها به امضا رسید. هرچند که امضای این توافق گامی بسیار مهم و رو به جلو بود اما اجرای این توافق از سوی طرفین با چالشهایی همراه است که می تواند مشکلاتی را به همراه بیاورد. تصویب در کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی در ایران، اجرای دقیق مفاد توافقنامه به خصوص از طرف ایران همچون دسترسی به تمامی مکانهای مورد درخواست و یا مصاحبه با متخصصان هسته ای ایران از نمونه های مذکور می تواند باشد. اما یکی از مهمترین نگرانی ها مواضع آیت الله خامنه ای است که در 10 سال گذشته نشان داده که این مواضع می تواند تغییر کند و وی از نظرات خود عدول کند. همانند آنچه در پیمان سعدآباد رخ داد و یا خط قرمزهای تعیین شده توسط وی که مرتباً جابجا می شوند. 
قطعاً یکی از دلایلی که رهبر جمهوری اسلامی حاضر به پذیرش این توافق شد، فشار تحریمهای اعمال شده بود که رفته رفته کیان نظام را به خطر انداخته بود و چه بسا پافشاری بیشتر بر ادامه این بحران، باعث ایجاد مشکلات جدی در حیات جمهوری اسلامی می گردید. مشکلات اقتصادی فراوانی که با کاهش شدید درآمدهای دولت همراه بود و همچنین بحران های موجود در خاورمیانه، از سوریه و یمن تا پیشروی گروه های افراطی نظیر داعش همگی خطرات بالقوه ای را برای جمهوری اسلامی به وجود آورده اند که داشتن پول کافی یکی از مهمترین ابزارها برای مقابله با این خطرات است. 
مسئولان جمهوری اسلامی که همواره از بی اثر بودن تحریمها و هشدارهای جامعه بین الملل سخن می راندند، به یکباره خود را در محاصره مشکلات و خطرات پیش آمده گرفتار دیدند و تنها راه ادامه بقا را در کوتاه آمدن در برابر فشارهای جهانی یافتند. این توافق با توجه به تبلیغات گسترده ای که نظام ایران در سالهای اخیر دربارۀ برنامۀ هسته ای کرده بود، به کنار نهادن کلی آن برای مسئولین جمهوری اسلامی و به ویژه رهبر بسیار دشوار بود و از همین رو این توافق بشکلی تدوین شده است که برای نظام نیز بظاهر حفظ آبرو کند. اما در واقع با این توافق چیز زیادی از این برنامه باقی نمانده است. هرچند که این امر مسلماً به نفع مردم خواهد بود زیرا با توجه به هزینه های سنگینی که تاکنون این برنامه ببار آورده و در هیچ دوره ای از نظر اقتصادی سودی نداشته و هیچ سودی بر آن متصور نیست، با محدود شدن آن، از مخارجش کاسته شده و جلوی زیان های بیشتر در این برنامه ی جاه طلبانه گرفته خواهد شد. 
در این میان سیاست اتخاذ شده توسط رئیس جمهور آمریکا نقش بسیار تعیین کننده ای در رسیدن به توافق صورت گرفته داشت. او که پس از به قدرت رسیدن، یکی از اهداف خود را مهار برنامه ی هسته ای ایران ترجیحاً به صورت مسالمت آمیز بیان کرده بود، با سیاست مذاکره مستقیم و دادن امتیازاتی به تهران، گام های مهمی در این زمینه برداشت. عقب نشینی های او در چند مورد بهانه جویی های رهبر ایران را نقش برآب کرد و همزمان با ارسال چندین نامه به صورت مستقیم برای رهبر ایران، ظاهراً حرف ناگفته ای باقی نگذارده است. 
رهبر ایران و همفکرانش در این سالها با بهانه جویی های مختلف جلوی هرگونه توافق را گرفتند و با داغ نگاه داشتن بحران سعی در اجرای برنامه های سرکوب داخلی و تنش زایی در منطقه نمودند. دخالتهای گسترده در عراق پس از سقوط صدام و کمکهای همه جانبه وتقویت گروه های شبه نظامی در منطقه برای انحراف اذهان جامعه جهانی از برنامه توسعه طلبانه هسته ای ایران از موارد صورت گرفته در طی دهه ی اخیر می باشد. اما رهبران جامعه جهانی و به خصوص اوباما علیرغم تمام تنش های موجود در منطقه، همچنان به برنامه ی هسته ای ایران توجه ویژه نشان داده و با جدیت در جلوگیری از گسترش آن فعالیت نمودند. 
اما اکنون با امضای توافق، معادلات تغییر کرده و رهبران جمهوری اسلامی نمی توانند همچون قبل به برنامه های خود ادامه دهند. هرچند که مشخص نیست سیاست های آنها تا چه حد تغییر خواهد کرد ولی آنچه که در ظاهر و با توجه به تجربه می توان بیان کرد این است که به احتمال زیاد فشار بر منتقدان داخلی همچنان ادامه پیدا کرده و چه بسا افزایش هم داشته باشد چرا که هرزمانی آیت الله خامنه ای خیالش از فشارهای خارجی راحت شده و این فشارها کاهش یافته، او هم متقابلاً فشار بر داخل را افزایش داده و سیاستهای خود را همچنان سرکوبگرانه به پیش برده است. با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین مجلس خبرگان رهبری که به احتمال زیاد با توجه به سن بالای آیت الله خامنه ای، در این دوره مجبور به تعیین رهبر جدید خواهد شد، او تمام تلاش خود را خواهد کرد که این 2 انتخابات که به صورت همزمان است، کاملاً به نحو دلخواه خویش برگزار گردد تا خیالش از هر دوی آنها راحت باشد.
با برداشته شدن تحریمها و آزاد شدن پولهای بلوکه شده در بانکهای خارجی، دست دولت و به عبارتی حکومت برای پیشبرد برنامه های داخلی و خارجی بازتر خواهد شد. نقشی که پول می تواند در انتخابات ایران داشته باشد بسیار پررنگ است و اقتدارگرایان از آن در انتخابات آتی نهایت بهره را خواهند برد. اگر ایران تغییری اساسی در سیاستهای منطقه ای خود دهد و با دولتهای درگیر و تاثیرگذار و همچنین قدرتهای جهانی برای حل مناقشات و بحران های موجود در خاورمیانه همکاری سازنده داشته باشد، در میان مدت و درازمدت منافع زیادی را برای کشور و مردم به ارمغان خواهد آورد که البته چنین تغییراتی بسیار بعید به نظر می رسد.
سوالی که وجود دارد این است که آیا رهبر جمهوری اسلامی تا پایان مدت 10 ساله توافق همچنان بدان پایبند خواهد بود یا بعد از مدتی که فشارها کاهش یافت، او و همفکرانش به همان مسیر قبلی باز خواهند گشت؟ آیا آیت الله خامنه ای آنقدر عمر خواهد کرد که پایان توافق را ببیند و اگر نه، جانشین وی چه راهی را در پیش خواهد گرفت؟ و سوالات بسیاری که آینده جواب بسیاری از آنها را روشن خواهد کرد.  
 

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.