جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
درحاشیۀ دربی استقلال وپرسپولیس ؛ نگاهی سیاسی به یک رویداد ورزشی

تاريخ انتشار : 9/16/2011



علی صبا
نمی دانم مطلب را ازکجا وچگونه شروع کنم، که خدای نخواسته به کسی برنخورد. نه به بازیکنان، نه به مربیان وبخصوص به تماشاگرانی که آمدند وهرکدام بسته به اینکه تیم محبوبشان کیست، به ابراز هواداری وعلاقه پرداختند. بهرحال لحظات پرشور وهیجانی بویژه برای جوانان ونوجونان وحتی بعضاً برخی بزرگسالان طرفدار فوتبال سپری شده ومی شوند. اینکه عرض کردم ممکن است این مطلب بعضاً خوشایند کس یا کسانی نباشد، از این جهت بود که نقد این قلم دراین نوشتار متوجه رفتار اجتماعی اکثریت جامعۀ جوان ما نسبت به محرکهایی است که حاکمیت برای ما تدارک دیده ومی بیند. اگر بخواهم صریح وبی پرده بنویسم، شجاعانه ویاشاید هم متهورانه باید بگویم که رفتار اجتماعی ما بعضاً ازسرآگاهی کامل نسبت به دغدغه های کلانی که می باید داشته باشیم، نیست. درچنین خلائی است که حاکمیت استبداد فرصت تولید وتدوام می باید.
نگاهی به بودجه های کلانی که صدا وسیمای رژیم ایران صرف خرید مسابقات ورزشی بویژه فوتبالهای خارجی وهمچنین حجم گستردۀ تبلیغاتی که برروی شهرآورد، دربی، پایتخت نموده ومی نماید، درنگاه نخست ممکن است دراستای سیاستی خاص تلقی وتوجیه شود، اما درکشوری با چنین حجم گسترده ای از بیکاری وفقر وبی عدالتی، سانسور ومحدودیت وخفقان ودهها چالش بنیادین دیگر، سرمایه گذاری کلان برمسائلی ازاین قبیل کمی باید شک برانگیز باشد، که شور بختانه برای بسیاری ازما نیست! جالب اینکه رژیمهایی با ساختار سیاسی شبیه به جمهوری اسلامی، کما بیش دارای چنین وجه مشترکی با رژیم ایران هستند. دربی های تاریخی زمالک والاهلی درمصر وپخش مستقیم مسابقات فوتبال جام جهانی درالجزایر ولیبی دردوران معمر قذافی همه نمونه هایی شبیه شهرآورد استقلال وپرسپولیس درایران بودند.
آبشخور این سیاستها ویا به عبارت بهتر انگیزۀ سیاستگذاران ازاین سیاستها چیست؟
حقیقت آنستکه امروز بیشتز جمعیت جوان کشورما وکشورهایی مانند ما را جوانان تشکیل می دهند. این جمعیت جوان، با داشتن آتشفشانی خاموش از احساسات وعواطف فروخورده بعلاوۀ تراکم خواسته های اجتماعی، اقتصادی وسیاسی روشن ومشخص، تهدید بالقوه ای است که درصورت عدم مدیریت صحیح، بخوانید کنترل، دیر یا زود فوران خواهد نمود، وازاین قرار تهدید بالقوه ای برای حاکمان بی کفایت بشمار می رود. حاکمیتِ بی کفایت اینگونه کشورها وبویژه درایران راهکار را درمنحرف کردن افکار عمومی وعمدتاً جوان این کشورها را دردستورکار قرار داده اند.
درهمین جا پیشاپیش به این نقد پاسخ خواهم داد، که همین شهرآوردها ونمونه هایی از این قبیل درکشورهای پیشرفته وآزاد دنیا هم هست اما این مسأله چه درجوهر وماهیت وچه درظاهر وتطبیق با آنچه درکشورهای دیگر دنیا می گذرد متفاوت است. درکشورما، حاکمیت بگونه ای سازمان یافته متولی این امر شده است وبصورتی سیستماتیک وجهت دار به سرمایه گذاری، تبلیغ وترویج این سبک از ورزش رسانه ای می پردازد. دستاوردهای این سیاست برای حاکمیت را بخصوص دراین سالها بهتر می توان شاهد بود. احساسات وهیجانات واعتراضات به جای حضور درخیابان درمساحتی محدودتر والبته قابل کنترل تر وقابل سرکوب تر، حضور ونمود یافته اند ومعترضان حتی اگر اعتراضی سیاسی مطرح کرده اند، براحتی با القابی مانند تماشاگر نما ترور رسانه وشخصیتی قرار گرفته اند.
درهمین حال اعتراضات بنیادین به حاکمیت ومطالبۀ حقوق اساسی نیز به مطالباتی دست چندم وهیجاناتی سطحی تقلیل یافته اند. بدتر ازآن اینکه گاه حتی بهمین اندازه که عادل قردوسی پور دربرنامۀ هفتگی نود اش برخی اشکالات مطرح می کند را خود که مولود فساد گستردۀ موجود درکشور است، راضی می شویم وصبحگاهان شاد وقبراق ازاینکه خوب زد توی دهن سردار فلانی ویا فلان نمایندۀ مجلس، اصلاً فراموش می کنیم، که سی وچند سال پیش قرارمان این بود که همۀ جا بتوان آزادنه ازهرکس انتقاد کرد وحتی کمونیستها هم می توانند آزاد باشند!!!
صدا وسیما با تمامی امکانات وصرف بودجه های کلان برای پوشش دادن اخبار داربی وحاشیه های برجسته تر ازمتنِ آن (!!) بسیج می شود، ازیک هفته قبل پوششهای خبری لحظه به لحظه از چگونگی آماده سازی گرفته تا فروش بلیط و... جزئیاتی هستند که اگر هرگز دررسانۀ ملی همانند آنها به جزئیات ودقائق دیگر امور ومعضلات کشور پرداخته نمی شود.
این بخش ازنوشتار دقیقاً همان جایی بود که تردید بسیار داشتم که آنرا به رشتۀ تحریر درآورم، اما اکنون با نوشتن عباراتی که درپی خواهد آمد، منظورم از پرداختن به این موضوع آنهم به این سبک وسیاق را توضیح خواهم داد. حقیقت تلخ این است که درکشوری که بدیهی ترین آزادیهای انسانی وحتی آب بازی (!!) هم به مصادره شده است، انتظار چشم پوشی ازیک سرگرمی پرهیجان مانند فوتبال وبخصوص حواشی خبرساز آن از جوانان بخصوص انتظار گزافه وبیجایی است. موقعیت های فراوانی درزندگی ما هست که احساسی روشن وجودمان را فرامی گیرد که ما نیز بخشی از یک بازی شده ایم، اما چاره ای جز بازیگری نداریم. با این همه درک این مطلب که بازیگران یک بازی هستیم، حتی اگر قرار گرفتن مان درآن موقعیت ناخواسته وازسرجبر باشد، اما بازما را درایفای نقش هرچه محدودتر درآن زمین بازیِ ناخواسته، یاری می رساند.
پرداختن به موضوع شهرآورد تیمهای استقلال وپرسپولیس را نیز ازهمین رو موضوع این نوشتار قرار دادم. حاکمان مستبد، همواره به دنبال ایجاد عرصه های ایمن وبیرون از شهر سیاست هستند تا جوانان درآنجا احساسات وشور وهیجان جوانی شان را تخلیه کنند. حاکمانی از این قبیل تجمع بیش از سه نفر را درمحوطۀ دانشگاه برنمی تابند اما تجمع صدهزار نفر وبلکه بیشتر را مادام که حرفی از ظلم وفساد وتباهی نکنند براحتی تحمل می کنند! حال آنکه اگر پتانسل فوق العادۀ این سرمایه های انسانی درعرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، علمی وفرهنگی وهنری هدایت وکانالیزه شود، دیده ایم ودیده اید که چگونه شگفتی آفرین می شود. شگفت انگیزتر آنکه همین جوانان اگر بخواهند وارد عرصۀ فعلی وعملی ورزش شوند وورزش را نه ازپشت دوربین بلکه درجلوی دوربین تجربه کنند، آنگاه غول فساد را برسر راه خود خواهند یافت که پیشرفت وترقی عملی وواقعی را برآنان دشوار خواهد ساخت!
این نوشتار را با این حدیث از امیرمؤمنان امام علی سلام الله به پایان می برم که فرمودند: در قیامت از سه چیز خواهند پرسید: جوانیت را که چگونه به پیری رساندی؟ عمرت را چگونه سپری نمودی؟ ومالت را درچگونه بدست آوردی ودرچه راهی مصرف نمودی؟
 

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.