جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
از صفر تا صد پروژه هواپیمای جاسوسی دام است ! ، این نوشتار چند ساعت پس از انتشار از سایت دکتر خزعلی حذف شد ... !!!

تاريخ انتشار : 12/16/2011



دکتر مهدی خزعلی
نمی دانم با این نوابغ سیاسی و نظامی کارمان به کجا خواهد کشید! بگذارید نگاهی اجمالی به مسئله هواپیمای جاسوسی بیاندازیم:
آن ها که می گویند سیستم ناوبری را هک کرده و هواپیما را نشانده اند، اگر راست می گویند، آن را تا دم آشیانه روی زمین راه ببرند و فیلمش را نشان دهند!
می گویند: هواپیمای آمریکایی در کویر مرکزی ایران به زمین نشست. بنا به اظهارات شاهدان عینی، این هواپیما در نیمه شب حدود 10 روز پیش در رملهای نرم کویر ایران فرود آمد. جایی که اگر حتی هواپیمای مسافربری نیز فرود بیاید، آسیب چندانی نمی بیند.
هیچ کس، به زمین نشستن هواپیما جاسوسی آمریکایی را ندید. ولی چوپانهایی که فردای سقوط، گله خود را برای چرا در مسیر همیشگی می بردند، در دوردست کویر، درخشش این مهمان ناخوانده را دیده و به پاسگاه انتظامی گزارش کردند.
با حضور نیروی انتظامی محلی بر سر لاشه به زمین نشسته، مشخص شد یکی از بالهای این هواپیما شکسته و برخی از مهمات آن از جمله موشکهای نصب شده در زیر بالها نیز مصرف نشده باقی مانده است (مهماتی که در پخش تصاویر تلویزیونی، برای امنیت بیشتر از لاشه هواپیما جدا شده بود)
بلافاصله از سپاه پاسداران یزد، اکیپی برای شناسایی این پرنده اعزام شد و گزارش به تهران رسید و نیروهای امنیتی سپاه پاسداران در محل حاضر شدند. با تدابیر امنیتی شدید، از جمله گرفتن موبایلها و دوربینهای اهالی، سربازان نیروی انتظامی که مشغول نگهبانی بودند و سایر افرادی که دسترسی به محل فرود داشتند، لاشه هواپیما نزدیک به 4 روز پس از سقوط به تهران رسید و یکی دو روز بعد، گزارش تصویری آن از صدا و سیما، پخش شد.
بلافاصله رایزنی درباره نحوه فرود این هواپیما آغاز شد. از نقص فنی گرفته تا هک شدن سیستمهای امنیتی و ناوبری این پرنده فوق سری توسط روس ها و چینی ها، توسط کارشناسان داخلی و خارجی مطرح شد، ولی چیزی که در این میان، نهان ماند، عمق عملیات موذیانه آمریکایی ها برای چالش جدید با جمهوری اسلامی بود.
پرنده جاسوسی آمریکایی، چه در دام جنگال ایران (واحد جنگ الکترونیک نیروهای مسلح و امنیتی) گرفتار شده باشد، چه توسط کارشناسان روس و چینی از کار افتاده باشد و چه یک حادثه و اشتباه (همان امداد غیبی) باعث فرود تقریبا سالم آن در ایران شده باشد، یک نتیجه داشته است: سرمایه گذاری بیشتر ایران روی تسلیحات و رقابت نظامی! اما آمریکا به این نتیجه راضی نیست و سناریوی مهمتری را طراحی کرده است! ( در ادامه به آن می پردازیم)
آمارهای رسمی ناتو می گوید یک سوم هواپیماهای کنترل از راه دور و بدون سرنشین عملیاتی، در جنگ عراق و افغانستان، سقوط کرده و منهدم شده اند. این منبع می گوید تاکنون هیچ هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین به این صورت، سالم در اختیار دشمن (اگر ایران را دشمن ناتو بتوان نامید) قرار نگرفته. اگر تمام این فرضها صحت داشته باشد، سرمایه گذاری بیشتر ایران برای شناخت این سلاح و همچنین احتمال تکثیر آن توسط ایران، قطعی خواهد بود و شبهات علت سقوط سالم تقویت می شود!
کوثری، سردار سپاه پاسداران و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز درباره تکثیر این هواپیما، سخنانی را بر زبان رانده است. رمزگشایی از توانایی جاسوسی، ترفندهای جمع آوری اطلاعات توسط این فناوری و همچنین توانایی انهدام و حمله به اهداف تعیین شده، زمان و سرمایه فراوانی را از ایران و متحدان نظامی اش، خواهد گرفت.

همچنین سایه جنگ و جمع آوری اطلاعات از طریق نظامی و هواپیماهای جاسوسی، ایران را به موضع مقابله مضاعف خواهد کشاند. یعنی سرمایه گذاری بیشتر روی صنایع نظامی. آیا این، همان ترفندی نبود که آمریکا در طول جنگ سرد به کار برد تا روسیه شوروی، از درون فروبپاشد؟
ترفند آمریکایی ها در مقایسه با شوروی بسیار ساده بود: درگیری در اوهام نظامی. رقابت بر سر ساخت سلاحهای استراتژیک، موشکهای بالستیک و زرادخانه های اتمی، توش و توان شوروی را به انتها برد. مردم عادی شوروی در انتهای دهه 80 از قرن میلادی گذشته، در حسرت نان مانده بودند و سران کرملین به کلاهکهای اتمی خود می بالیدند که بسیار بیشتر از سلاحهای اتمی آمریکایی و ناتو بود.
سناریوی چند لایه آمریکاییها با فرود بی سابقه این هواپیما در خاک ایران، شکل و شمایلی تازه می یابد. آمریکایی ها بیشتر از هر کشور خارجی دیگری، در اوضاع اقتصادی ایران، دقت می کنند. اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، فساد مالی فوق العاده فراوان در دولت و نهادهای حکومتی که نماد بارز آن، اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی، بی ثباتی ارز و طلا در بازارهای داخلی، نارضایتی عمومی ناشی از افزایش هزینه زندگی و بی اعتمادی مردم به عملکرد اقتصادی دولت، ضربات متعددی را به پیکره اقتصادی مردم تحمیل کرده، در این میان، آمریکایی ها، سرمسئولین را به آهن قراضه جاسوسی، گرم می کنند و چاله عظیم دیگری، بر سر راه اقتصاد فرتوت و بیمار رو به موت ایران قرارمی دهند که بخش عظیمی از آن در اختیار سپاه پاسداران است. آمریکایی ها، هوشمندانه، در مقابل دسترسی ایران به لاشه این پرنده، ابتدا سکوت کرده اند و امیدوارند ایرانیها، کرمی را که به قلاب زده اند، قورت بدهند و بیشتر و بیشتر و بیشتر روی صنایع نظامی خود، سرمایه گذاری کنند. آنها انتظار دارند در آینده نزدیک، این سرمایه گذاری بدون بازگشت، منجر به فروپاشی اقتصادی در ایران شود، مسئله ای که از هم اکنون نیز نشانه های آشکار آن به چشم می خورد.
این یک سوی ماجراست، اما روی دوم سکه دیدنی است!
طراحانی که سالهاست ما را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای و تکنولوژی موشک های بالستیک برای حمل بمب اتمی می کنند، در مرحله نخست حمله وحشیانه به سفارت انگلیس را طراحی کردند که به جهان بفهمانند که ایران به تعهدات بین المللی خویش پایبند نیست!
سپس سناریوی هواپیمای رادارگریز جاسوسی را پیاده می کنند و ابتدا، انکار می کنند تا طرف ایرانی در موضع اصرار بیافتد و قدرت نمایی کند، آمریکا این نمایش را بازی می کند که ایران پیروزی خود را بزرگ بنمایاند و از اهمیت این فتح الفتوح بگوید، سپس سخن ایران را تایید می کند و در واقع مهر تاییدی بر دستیابی به این تکنولوژی پیشرفته - توسط ایرانی که به تعهدات بین المللی پایبند نیست - می زند! حال راحتتر می تواند خطر ایرا ن را برای جامعه جهانی جا بیاندازد و مقدمات دخالت نظامی در ایران را فراهم سازد! فراموش نکنید که ابتدا یک سناتور نگرانی خود را از خطرحمله صدام به اسرائیل آشکار کرد، صدام گمان کرد که اسرائیل نقطه ضعف آنهاست و می تواند این تهدیدات اقدام پیشگیرانه باشد، پس صدام هم اسرائیل را به سلاح کشتار جمعی تهدید کرد! و همین شد بهانه ای برای حمله به عراق!
امروز آنچه بازدارنده است، حجم سلاح و توان نظامی نیست، چه آنکه این توان در مقابل آمریکا عددی نیست! ما باید آنها را خلع سلاح کنیم، باید بهانه دستشان ندهیم، ما باید با سلاح مظلومیت از خود دفاع کنیم. نباید بگذاریم که اجماع بین المللی علیه ایران شکل گیرد و این با حماقت های سرداران عزیز شدنی نیست، هر جمله این سرداران ما را یک گام به سوی جنگ می برد!
و آخر الکلام این که به دم این موش نخی بسته اند تا بدانند که به کجا می رود و ...
مراقب باشید، از صفر تا صد این پروژه دام است! یا اسب تروا است که با آن به اجماع بین المللی علیه ما رسند، یا کرم سر قلاب است که ما را در دام سرمایه گذاری در این مسیر بیاندازند (و صد البته عده ای از کنار این بودجه محرمانه به فیض برسند! ) و دست آخر هم نخی به دم این موش بسته اند تا به سوراخ های شما سرک بکشند!
 

 

** منبع: وبگاه رسمی دکتر مهدی خزعلی

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.