جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
گرانی های نوروزی: هر کيلو گوشت گوسفند ۲۸هزار تومان، يک کيسه برنج ۱۰ کيلويی خارجی، ۲۶‌ هزار تومان!

تاريخ انتشار : 3/18/2012



شب‌های عيد که می‌رسد بازار نيز رنگ و روی تازه‌ای می‌گيرد که اين حال‌وهوای تازه، قيمت‌های تازه‌ای را نيز طلب می‌کند. به نظر می‌رسد اين مساله اکنون به يک عادت تبديل شده است. يعنی هميشه قيمت‌های آخر سال با شتابی که می‌گيرند شايد نخستين پديده‌هايی باشند که به استقبال بهار می‌روند. البته اين مساله را برنامه‌ريزان اقتصادی قبول ندارند ولی واقعيت آن است که گرانی دست از سر بازار در واپسين روزهای سال بر نمی‌دارد.
در حال حاضر نيز که شما در انتظار بهار ۹۱ هستيد حتما به خوبی می‌دانيد که دوباره گرانی به سبک سال‌های قبل پای خود را تا مرز بهار دراز کرده است و شايد بتوان گفت اغلب کالاهای مصرفی يا به عبارتی محصولات خوراکی را در آغوش گرفته است.
پيش از اين اما برخی از دست‌اندرکاران بازار نيز گرانی‌ها را تاييد کرده بودند. مثلا رييس اتحاديه آجيل و خشکبار در نوزدهم اسفند از افزايش قيمت سبد آجيل شب عيد به واسطه نوسانات اخير نرخ ارز خبر داده بود. عليرضا ارزانی ممقانی گفته بود در طول يکی، دو ماه اخير، قيمت برخی محصولات داخلی و خارجی بين ۲۰ تا ۵۰ درصد افزايش يافته است که بر اين اساس می‌توان اعلام کرد آجيل شب عيد نيز نسبت به سال گذشته به همين ميزان رشد قيمت خواهد داشت. رييس اتحاديه ميوه‌وتره‌بار نيز افزايش ۱۰ درصدی قيمت ميوه شب عيد را نسبت به سال قبل تاييد کرده بود.
با اين اوصاف اما بدون تعارف بايد گفت قيمت‌ها در بسياری از مواقع در اين حد هم سر به راه نيستند. در حال حاضر بهای هر کيلو آجيل چهار مغز به ۳۰‌هزار تومان رسيده است. پسته نيز برای هر کيلو کمتر از ۲۴‌هزار تومان به فروش نمی‌رسد. در بازار شب عيد بادام‌هندی برای هر کيلو به ۲۳‌هزار تومان رسيده است و بادام معمولی نيز با پوست هر کيلو ۱۲‌هزار تومان و بدون پوست، هر کيلو ۲۲‌هزار تومان به فروش می‌رسد. تخمه ژاپنی برای هر کيلو از شش تا هشت‌‌هزار تومان قيمت دارد و تخمه کدو نيز برای هر کيلو شش‌‌هزار تومان در اختيار متقاضيان قرار می‌گيرد.
در بازار ميوه هم وضع به همين صورت است و قيمت‌ها تا حد زيادی موجب تعجب می‌شوند. در حال حاضر هر کيلو پرتقال در ميادين ميوه‌و‌تره‌بار يک‌هزار و ۵۰۰ تومان به فروش می‌رسد. البته پرتقال در برخی از مغازه‌ها و با قيمت‌های غيررسمی تا سه‌‌هزار و حتی چهارهزار تومان نيز به فروش می‌رسد. سيب قرمز نيز در بازار شب عيد با قيمت دو‌هزار و ۱۲۰ تومان به فروش می‌رسد. در ميادين ميوه‌و‌تره‌بار يک‌هزار و ۵۵۰ تومان به فروش می‌رسد.
شهروندان البته در خارج از اين ميادين موز را تا کيلويی دو‌هزار و ۵۰۰ تومان نيز می‌توانند بخرند. هر کيلو کيوی نيز تا همين دو روز پيش با يک‌هزار و ۵۰ تومان به فروش می‌رسيد که در حال حاضر به دو‌هزار و يک‌صد تومان رسيده است. مشتريان ميوه، خيار و گوجه را نيز می‌توانند از ميادين ميوه‌وتره‌بار به ازای هر کيلو (به ترتيب) يک‌هزار و ۴۸۰ تومان و يک‌هزار و ۸۰۰ تومان خريداری کنند. البته اگر ديديد جايی گوجه را حتی هر کيلو دو‌هزار تومان می‌فروشند خيلی تعجب نکنيد.
اين روزها اما بازار گوشت نيز بی‌نصيب از گرانی‌ها نبوده است. شهروندانی که برای خريد راهی بازار می‌شوند در بسياری از مواقع مصرف نکردن گوشت را بهترين راه برای مقابله با قيمت‌ها می‌دانند. شايد اما حق با آنها باشد چون اين روزها و در آستانه شب بهار۹۱، گوشت و مرغ نيز سعی دارند از قافله گرانی عقب نمانند.
اکنون هر کيلو گوشت گوسفند به ۲۸هزار تومان رسيده است. برخی از شهروندان معتقدند گوشت را با قيمت ۳۰‌هزار تومان نيز خريداری کرده‌اند. گوشت گوساله نيز برای هر کيلو از ۲۲‌هزار تومان تا ۲۴‌هزار تومان قيمت دارد. در اين بازار هر کيلو مرغ نيز به پنج‌هزار تومان نزديک می‌شود. در حال حاضر هر کيلو مرغ تا نرخ چهار‌هزار و ۸۵۰ تومان به مشتريان فروخته می‌شود.
برنج هم البته دچار همين وضع است. در حال حاضر قيمت يک کيسه برنج ۱۰ کيلويی غيرايرانی، ۲۶‌هزار تومان شده است.
در چنين شرايطی به نظر می‌رسد بهترين پرسش اين باشد که آيا بخش زيادی از شهروندان می‌توانند بر اين قيمت‌ها غلبه کنند و به استقبال بهار بروند. اقتصاد، دنيای واقعيت‌ها و ارقامی است که نمی‌توان آنها را ناديده گرفت يا به گونه ديگر از آنها سخن گفت.
شک نبايد کرد که در شب‌های عيد با اين قيمت‌ها حقوق‌بگيران يا از مصرف بسياری از کالاها منصرف می‌شوند يا به سمت مصرف محصولاتی می‌روند که به لحاظ کيفی روی دست بازار مانده‌اند.
اين شايد اتفاقی باشد که هر سال در شب نوروز تکرار می‌شود ولی با اين حال و حتی در گرانی نمی‌توان بهار ۹۱ را با صدای بلند تبريک نگفت: بهار مبارک.
 

منبع:شرق

 

برچسبها:


خاک 3/20/2012
بنام خدا. مشگلات پیچیده فعلی ایران که ریشه در فرهنگ استحمار و استثمار زدهٔ فعلیمان دارد با عادات معتادانهٔ سنتی ملتمان متأســفانه اجین شـــده است! منباب مثال رسم و رسوم ازدواج که حالت معامله ای پیدا کرده وهمچنین سنت عید نوروزباستانیمان. سنت عید نوروز بایستی با آداب و فرهنگ و اقتصاد جامعه ترادف عقلی داشته باشد. تردسیونالیسم رادیکال ( سنت گرایی تندرو) بدون تدبر و اندیشهٔ فکری میتواند یکی از عوامل تخدیر فرد و جامعه شـود. شخصی، مرجعی، بزرگی با نفوذ ملی و مذهبی اش هم به این ملت عزیز که تا حدودی زیربی هوشی موضعی مغزی قرار دارد، خاطر نشان نمیکند که میتوان برای مثال جهت مبارزه با گرانفروشیهای نا عادلانه خرید بعضی از کالا ها را با همبستگی و وحدت برای مدت معینی تحریم نمود. مثلاً امسال از خرید آجیل و شیرینی صرف نظر کرد و یا به شدت از خرید و مصرفش کاهش داد! و هر عقل سلیم ومهمان روز عید هم که خود با این مشگل دست و پنجه نرم میکند، عدم پذیرائی میزبان را با تشکیلات آنچنانی سنت عیدی (آجیل و شیرینی و ...) درک خواهد کرد و توقعی هم نداشته و حتی با آن شور و وحدت، خوشحال هم بایستی بشود. انسان باید در تمام طول عمر انقلابی زندگی کرد. گفتن این مطلب شاید ساده به نظر آید ولی پس از درک این مطلب عمل به آن ساده تر و مفید تر خواهـد بـود. میلیاردها دلار ازحق الناس به تاراج میرود، احساس به یغما رفتن و بی آبروئی به کسی دست نمیدهد ولی حفظ نمودن سنت عید و خرید و غیره و حتی تحریم مقطعی آن آبرو و شخصیت فرد و خانواده را به خطر میندازد؟! همانطوریکه خاطر نشان نمودم، فرهنگ بیمارزدهٔ ما عوارض جانبی به نمایش میگذارد که حتی به مرز تناقض و تضاد میرسد. از طرفی در یک جامعه که تمامی فاکتورهای اقتصادی و اجتماعیش «غیر اسلامی است» اسلامی زندگی کردن امکان ندارد! منباب مثال خانه ای میخرید فرضاً برای ۲۰ میلیون تومان بعد از ۱۵ یا ۲۰ سال تصمیم به فروش آن میکنید. حال دقت شود: طبق معارف اسلامی خانه مستهلک شده و درطول زمان بدین جهت قیمتش از نظر اسلامی کاسته شده! حال اگر این فرد خانه را که بعد از ۲۰ سال در همین ایران عزیزمان قیمتش به ۸۰ یا ۱۰۰ میلیون رسیده با نرخ اسلامی آن به ۱۰ یا ۱۵ میلیون بخواهد بفروشد، همه میگویند: ای بابا مُخش کار نمیکنه! آقا ی من در جامعه ای بایستی اسلامی فروخت که «اسلامی» هم بتوان خرید!!! هزاران مثال از این قبیلها در جامعهٔ غیر اسلامی ایران عزیزمان وجود دارد که بیان دیگر مثالها خارج از این بخش سایت میباشـــد. از طرفی جهالت و نادانی دست اندرکاران دولتی و رهبرشان در امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اسلامی و غیره و عدم صلاحیت امور مملکت داری و تحریم اقتصادی و بالارفتن نرخ ارزی و عدم تعادل واردات و صادرات کشوری و دزدی و دیگر اختلاسها باعث ایجاد چنین بحران اقتصادی در ایران شده! اقتصاد فعلی ایران هم که هیچگونه ترادفی حتی بطور نسبی با استاندارهای بین المللی اقتصادی ندارد! مثال: مسئلهٔ عرضه و تقاضا و قدرت خرید و گرانی منعکس کنندهٔ بسیاری از فاکتورهای موجود داخل یک کشور با قوانین کلاسیک و ریشه دوانده و به عبارتی استاندارد شدهٔ اقتصادی دارد. متأسفانه این مورد بطور وسیع با اقتصاد آمیختهٔ ایران فعلی مترادف نمیباشد. والسلام

درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.