جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
سؤال از احمدی نژاد درمجلسی که در رأس امور نبود ونیست!

تاريخ انتشار : 3/22/2012



سجاد نیک آیین
سرانجام پس از کش مکش های فراوان و فشارهای پیدا وناپیدا، طرح سؤال از رئیس جمهور ، دیده گان مدعیان نمایندگی ملت را به جمال مدعی ریاست ملت روشن نمود. احمدی نژاد تلاش کرد تا با تکیه برادبیات منحصر به فرد خود و به ابتذال کشاندن صحن علنی مجلس از پاسخ به سیاهه بلند بالای سؤالات بگریزد. تاکنون هم بخش درخورتوجهی از نقدها متوجه ادبیات رکیک مورد استفاده توسط رئیس جمهور بوده است. البته این نخستین بار نیست که احمدی نژاد، نمایندگان مجلس را اینچنین مخاطب قرار داده وبا توهین دسته جمعی به آنان، از درتحقیر مجلسیان درمی آید. او پیش ازاین و در جریان گرفتن رأی اعتماد وزیران وی ا معرفی  برخی  وزرا و یا دفاع از وزرای استیضاحی کابینه های خود، به تحقیر مجلسیان درآمده بود و با نثار انواع کنایه ها، از پاسخگویی دربرابر عملکرد خود طفره رفته بود.
ورای این ادبیات نابهنجار و دور از شأن، آنچه باید مورد دقت وموشکافی قرار گیرد، پرداختن به ریشه ها و سرچشمه های پیدایش این ادبیات است . عمل و کلام احمدی نژاد در جلسۀ علنی سؤال از رئیس جمهور، خبر از بی اهمیتی و بی توجهی مجلس دراندیشه و نظر رئیس جمهور می داد، همچنانکه وی پیشتر نیز آنرا درعبارت "امروز مجلس نمی تواند دررأس امور باشد" خلاصه نموده بود. روح حاکم برگفتار وکردار احمدی نژاد حاکی از آن است که تصور وی از مجلس کنونی و مجلس نشینان چیزی بیش از یک بیمار درحالت احتضار نیست که برخورد و توجه به وی چیزی از بیشتر از یک احساس ترحم سطحی نیست ونباید باشد.
ادبیات رئیس جمهور کنونی ایران را نمی توان ونباید منفک از تلقی ونگرشی دانست که سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، آنرا ترویج، تقویت وتثبیت نمود. شیوۀ خطاب وکلام احمدی نژاد روی دیگر تضعیف، تحقیر وتذلیل مجلس توسط رهبر جمهوری اسلامی است. از این نگاه احمدی نژاد را باید نمونه مطلوب وثمرۀ عملی توطئه های پیوستۀ آقای خامنه ای برای تضعیف جایگاه نهادهای نسبتاً انتخابی وقانونی کشور وبویژه مجلس دانست.
از نگاه رهبر جمهوری اسلامی تجربۀ تلخ مجلس ششم وعبور از بسیاری از خطوط قرمز نانوشته درآن مجلس نسبتاً منتخب، بایسته می داشت که اولاً به هرروی از تکرار این اشتباه تاریخی جلوگیری شود وثانیاً مجلسیان دست چین شدۀ آینده هم به جای پرداختن به حل کلان ترین چالش کشور، یعنی پاسخگو نمودن رهبری، به نبرد درجبهۀ تخلفات دولتی سرگرم شوند که اساساً نه تنها برای هیچ یک از نهادهای قانونی همین نظام ارزش قائل نیست، بلکه درمحدود نمودن حوزۀ تأثیر وفعالیت نهادهای پرسشگر نیز از کاربرد هیچ ابزار نظری وعملی دریغ نمی ورزد.
رهبر جمهوری اسلامی درطول رهبری بیست وچند سالۀ خود، طی پروسه ای بلند مدت با توسل به ابزارهای گوناگون، در به زانو درآوردن مجلس وتحدید نقش آن توفیق یافت. راهبردهای علی خامنه ای برای رسیدن به این مقصود در دو بخش خلاصه شده و می شوند، بخشی از آنها را باید بهره برداری از ظرفیتهای موجود درقانون اساسی برای دور زدن نهادهای انتخابی واشکالات ساختاری موجود درنظام حقوقی وسیاسی جمهوری اسلامی دانست و بخش دیگر را باید به راهکارهایی مربوط دانست که آقای خامنه ای شخصاً اتخاذ وبه مرحلۀ اجرا درآورد.
وجود نهادهای موازی
رفتارها ومواضع احمدی نژاد را باید نتیجۀ طبیعی تحلیلی دانست که برای هرناظری که ازموقعیت احمدی نژاد به صحنۀ بازی سیاسی نگاه می کند، بدست خواهد آمد. احمدی نژاد بدرستی دریافته است که پارلمان درچهارچوب نظام اسلامی ولایی ناتوان تر ازآنستکه بدون اشارۀ رهبری بتواند مانعی جدی برسر راه دولت وتمامیت خواهی های آن ایجاد کند. وجود نهادهای غیرانتخابی وانتصابی موازی ودرحقیقت مسلط برقوۀ مقننه مانند شورای نگهبان ومجمع تشخیص مصلحت نظام که با سرانگشت اشارۀ رهبر می توانند حتی یک مصوبۀ اجماعی مجلس نسبتاً انتخابی ملت را به بهانۀ مغایرت با قانون اساسی و قوانین شرع ردکنند، هیچ بازیگری را به تنظیم رفتارهای خود براساس خواسته های این نهاد و پاسخگو بودن به آن مجاب نمی کند. استهزاء و تحقیر مجلس توسط احمدی نژاد با توجه به خصوصیات فردی اش ونیز ملاحظۀ چنین وضعیتی بسیار طبیعی به نظر می رسد.
نمایندگان گزینشی
بیماری دیگری که پیکر بیمار مجلس درجمهوری اسلامی را در دوران رهبری آقای خامنه ای نحیف تر ورنجورتر نمود، گشودن باب "نظارت استصوابی" بود. نظارت استصوابی و گزینش کاندیداهای نمایندگی مردم برای حضور درمجلس شورای اسلامی براساس معیارهای مورد پسند رهبری، مکملی بود که آیت الله خامنه ای با کاربست آن، توانست عملاً مجلس را ازمیان تهی کند. نمایندگان مجلس بیش از آنکه خود را وامدار رأی مردم و مدافع آنان بدانند، خود را مدیون رهبری می دانند که اساساً به آنان اجازۀ حضور در بازی نمایندگی مجلس را داده است. اینان بیش از آنکه خود را نماینده  و مدافع حقوق مردم بدانند، خود را ملتزم به  تعهدنامه ای می دانند که  براساس آن التزام عملی خود به  ولایت فقیه را گواهی کرده بودند.
ترکیب دست چین شدۀ چنین مجلسی که تنها شایستگی افراد حاضر درآن به التزام عملی به احکام حکومتی مقام ولایت خلاصه می شود و خبری از صلاحیت های علمی و اداری نیست، نمایندگان را درچنبرۀ ملاحظاتی قرار می دهد که رئیس دولت بارها وبارها دراین جلسه وپیش تر از آن تهدید به افشاگری دربارۀ آنها کرده بود وهراس مجلسیان درعدم عبور ازخط قرمزها وبه چالش نکشیدن جدی رئیس دولت آشکار بود.
احمدی نژاد نیز با درک چنین وضعیتی، نیک می داند که تا آقا نخواهند، گزند و آسیبی از سوی مجلس و نمایندگان آن متوجه وی نخواهد بود. برخورد طنزآمیز او با مجلس نیز به واقع برخاسته از تمسخر شاخ و شانه کشیدن های توخالی  پهلوان پنبه محل است!
دولت استثنایی
احمدی نژاد و دولت او اما از خصوصیتی دیگر هم برخوردار بوده و هست وآن حمایت بی دریع رهبر جمهوری اسلامی از اوست. وی که پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم وتقلب گسترده در آن رسماً اعلام نمود که احمدی نژاد نزدیک ترین فرد درون نظام به او واندیشه های اوست، بارها وبارها با فشارهای مستقیم وغیر مستقیم، با اشاره و تصریح از به پرسش گرفتن دولتهای نهم و دهم جلوگیری بعمل آورد.
این روند بتدریج درگستاخ تر شدن و قانون گریزی روزافزون احمدی نژاد تأثیر شگرفی داشت آنچنانکه امروز و پس از گذشت بیش از شش سال وی صراحتاً از سؤال نمایندگان مجلس از وی که درحالت طبیعی باید رئیس دولت را بشدت محتاط وملاحظه کار می کرد، اما درعمل و درنتیجۀ حمایت های غیرمعقول ونامتعارف رهبری، احمدی نژاد مجلس سؤال از خود به یکی مجلس "صفا وگپ وگفت دوستانه" بدل نمود.
احمدی نژاد واسناد فساد مالی
مدارکی که احمدی نژاد دربارۀ فساد اقتصادی و تحصیلی برخی نمایندگان وابستگان رهبری و بیت او بدست آورده است، یکی دیگر از عواملی است که احمدی نژاد را اینچنین دربرابر تمامی نهادهای قانونی بی مبالات و بی توجه و بلکه متفرعن نموده است. او که می داند که بدون اشارۀ رهبری مجلس نمی تواند بطور مؤثر او را مورد بازخواست وبازپرسی قرار دهد، بنابراین وی نیز با سوء استفادۀ حداکثری از چنین وضعیتی و فساد مالی گستردۀ بنیان برانداز رهبری و اطرافیان او،  نمایش دموکراسی مجلس را به سخره واستهزاء گرفته است.
احکام حکومتی پیاپی
عامل دیگری که به ناکارآمدی نهاد مجلس دامن زده ووضعیت اسف بار کنونی را پدید آورده است، احکام حکومتی است که رهبر جمهوری اسلامی بوسیلۀ آنها و بمناسبتهای مختلف، دایرۀ عمل قوۀ مقننه را محدود کرده است. این احکام حکومتی در کنار فشارهای دیگر پیدا وپنهان برمجلس، برجرأت احمدی نژاد درابراز چنین رفتارهایی افزوده است.
حقیقت آنستکه درساختار سیاسی جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی طی فرآیندی بلند مدت به مقوله ای بلاموضوع بدل شده است.

 

برگرفته ازوبسایت جرس

 

*مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.